𝗗𝗮𝗿𝗸 𝘀𝗶𝗱𝗲(𝟭) 𝗽𝟰
داهیون:نمیشناسم خودت میای؟
یونجون:امدم
داهیون: جرعت داری بگو منو میشناسی
یونجون: به آقای جی هوپ چه خبر از این طرفا
جی هوپ: هیچی قرارداد جدید دارم بیام صحبت کنیم
یونجون:اره حتما
سریع وارد اتاق شدم لباسامو پوشیدم هودی رو تا کردم و گذاشتم رو تخت کت رو پوشیدم و از اتاق امدم بیرون اخه این نامجون از خدا بی خبر چرا اینو فرستادههههه
داهیون:من میرم
یونجون:اوه باشه بزار راهنماییت کنم
جی هوپ: معرفی نمیکنی یونجون؟
یونجون: دوست دخترمه داهیون حالا اگر اجازه بدی بدرقش کنم
جی هوپ نیشخندی زد داشتم از استرس میمردم
داهیون: خوشبختم
جی هوپ:همچنین
از اونجا سریع خارج شدم سوار ماشین شدم و رفتم سمت خونه در رو باز کردم
داهیون:س..سلام کسی هست؟
نامجون: بله همه هستن همه منتظر تو هم هستن(عصبانی)
داهیون: ببخشید سونبه
سرمو پایین گرفتم
جیمین: کجا بودی دختره ی احمق ها( با داد)
چشمامو بستم و سرمو بالا اوردم
داهیون: کی بهت اجازه داده با خواهرت اینطوری حرف بزنی حتی اگر خواهرت هم باشم باز هم عضوی از این باندم فهمیدی(با داد)
جین:اره هستی عضو پر دردسر نگفتم نگران میشیم همه حق دارن سرت داد بزنن فهمیدی به عنوان عضو بزرگتر تنبیهت با منه فهمیدی؟
داهیون:فکر کنم
از پله ها رفتم بالا که جیهوپ رسید
جیهوپ: وایسا چرا تو رو دوست دخترش معرفی کرد؟
کوک:دوست دختر؟ دیشب چیکار کردید کلک؟
جیمین: چرا جواب نمیدی
جین: جواب بده
داهیون: هرکاری کرده باشم به شماها مربوط نیست گفتید اغوا بشه حالا هم شده روش من یا کار من به شما ارتباطی نداره
لباس هامو عوض کردم امدم پایین سرمیز نشستیم تا قسمت بعدی پلن رو بگن
نامجون: کاری کن که این اسناد رو امضا کنه من و پسرا هم به عنوان کاراموز وارد شرکت میشیم
تهیونگ: فقط این دفعه بابت چند تا کاغذ خود فروشی نکن
همه از حرفش تعجب کردن لیوان آب رو پاشیدم تو صورتش
داهیون: گه میخوری راجع به من اینطوری حرف میزنی(با داد)
رفتم طبقه بالا وسایلم رو برداشتم
جیمین: کجا؟
داهیون: به تو چه بی غیرت تو باید وقتی راجع به خواهرت اینطوری حرف میزنن باید بکوبی تو دهنش نه منو سوال پیچ کنی هر جا میرم تا با آدم هایی که منو انقدر حقیر میدونن نباشم(با داد)
از خونه رفتم بیرون سوار ماشین شدم که یهو ترمز کردم کوبیدم توی فرمون که یکی با چوب کوبید تا شیشه ماشین و جیغ کشیدم
.....
________
اسلاید اول استایل داهیون برا فرار
یونجون:امدم
داهیون: جرعت داری بگو منو میشناسی
یونجون: به آقای جی هوپ چه خبر از این طرفا
جی هوپ: هیچی قرارداد جدید دارم بیام صحبت کنیم
یونجون:اره حتما
سریع وارد اتاق شدم لباسامو پوشیدم هودی رو تا کردم و گذاشتم رو تخت کت رو پوشیدم و از اتاق امدم بیرون اخه این نامجون از خدا بی خبر چرا اینو فرستادههههه
داهیون:من میرم
یونجون:اوه باشه بزار راهنماییت کنم
جی هوپ: معرفی نمیکنی یونجون؟
یونجون: دوست دخترمه داهیون حالا اگر اجازه بدی بدرقش کنم
جی هوپ نیشخندی زد داشتم از استرس میمردم
داهیون: خوشبختم
جی هوپ:همچنین
از اونجا سریع خارج شدم سوار ماشین شدم و رفتم سمت خونه در رو باز کردم
داهیون:س..سلام کسی هست؟
نامجون: بله همه هستن همه منتظر تو هم هستن(عصبانی)
داهیون: ببخشید سونبه
سرمو پایین گرفتم
جیمین: کجا بودی دختره ی احمق ها( با داد)
چشمامو بستم و سرمو بالا اوردم
داهیون: کی بهت اجازه داده با خواهرت اینطوری حرف بزنی حتی اگر خواهرت هم باشم باز هم عضوی از این باندم فهمیدی(با داد)
جین:اره هستی عضو پر دردسر نگفتم نگران میشیم همه حق دارن سرت داد بزنن فهمیدی به عنوان عضو بزرگتر تنبیهت با منه فهمیدی؟
داهیون:فکر کنم
از پله ها رفتم بالا که جیهوپ رسید
جیهوپ: وایسا چرا تو رو دوست دخترش معرفی کرد؟
کوک:دوست دختر؟ دیشب چیکار کردید کلک؟
جیمین: چرا جواب نمیدی
جین: جواب بده
داهیون: هرکاری کرده باشم به شماها مربوط نیست گفتید اغوا بشه حالا هم شده روش من یا کار من به شما ارتباطی نداره
لباس هامو عوض کردم امدم پایین سرمیز نشستیم تا قسمت بعدی پلن رو بگن
نامجون: کاری کن که این اسناد رو امضا کنه من و پسرا هم به عنوان کاراموز وارد شرکت میشیم
تهیونگ: فقط این دفعه بابت چند تا کاغذ خود فروشی نکن
همه از حرفش تعجب کردن لیوان آب رو پاشیدم تو صورتش
داهیون: گه میخوری راجع به من اینطوری حرف میزنی(با داد)
رفتم طبقه بالا وسایلم رو برداشتم
جیمین: کجا؟
داهیون: به تو چه بی غیرت تو باید وقتی راجع به خواهرت اینطوری حرف میزنن باید بکوبی تو دهنش نه منو سوال پیچ کنی هر جا میرم تا با آدم هایی که منو انقدر حقیر میدونن نباشم(با داد)
از خونه رفتم بیرون سوار ماشین شدم که یهو ترمز کردم کوبیدم توی فرمون که یکی با چوب کوبید تا شیشه ماشین و جیغ کشیدم
.....
________
اسلاید اول استایل داهیون برا فرار
۵.۶k
۲۰ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.