پارت ۹۹ Blood moon
پارت ۹۹ Blood moon
با بی تفاوتی گفتم
ا/ت:همینجوری
کوک:زیاد ولی باهمشون بیشتر از 2 ماه نمیموندم دلم و میزدن
ا/ت:هومممم
کوک:تو چندتا دوست پسر داشتی
ا/ت:هیچی
کوک:واقعا؟
ا/ت:اره
کوک:اصلا بهت نمیاد
ا/ت:خ که چقده دلم واسه یونا و سوهو تنگ شده
کوک:یونا و سوهو کین؟
ا/ت:همون دوستام دیگه
کوک:ا/ت
ا/ت:هومممممم؟
کوک:تو ازمن متنفری؟
ا/ت:راستش اولش خیلی ازت بدم میومد میخواستم سربه تنت نباشه ولی الان هیچ حس خاصی بهت ندارم
اهی کشید و گفت
کوک:همونم غنیمته
خندیدم و گفتم
ا/ت:نکنه فکر کردی عاشقتم شازده؟
کوک:اره
ا/ت:اوهووووووو یکم خودتو تحویل بگیر
کوک:میدونی دخترایی که دور و ورم بودن
بهم میگفتم عاشقمن
ا/ت:حالا واقعا عاشقت بودن؟
شونه ای بالا انداخت و گفت
کوک: اینطور وانمود میکردن
همون موقع تلفنش زنگ خورد با لبخند جواب داد
کوک:هان؟چیه باز انگل زندگی؟
؟:...
کوک:اوهوووووو بشین بابا دخترم ،دختر تو زن منه،هرکاریم بکنم به خودم ربط داره
؟:...
یهو زد زیر خنده و من و بایه دستش تو بغلش گرفت و به خودش چسبوندم
موهام و که ریخته بود جلوی صورتم با دست زدم پشت گوشم
با بی تفاوتی گفتم
ا/ت:همینجوری
کوک:زیاد ولی باهمشون بیشتر از 2 ماه نمیموندم دلم و میزدن
ا/ت:هومممم
کوک:تو چندتا دوست پسر داشتی
ا/ت:هیچی
کوک:واقعا؟
ا/ت:اره
کوک:اصلا بهت نمیاد
ا/ت:خ که چقده دلم واسه یونا و سوهو تنگ شده
کوک:یونا و سوهو کین؟
ا/ت:همون دوستام دیگه
کوک:ا/ت
ا/ت:هومممممم؟
کوک:تو ازمن متنفری؟
ا/ت:راستش اولش خیلی ازت بدم میومد میخواستم سربه تنت نباشه ولی الان هیچ حس خاصی بهت ندارم
اهی کشید و گفت
کوک:همونم غنیمته
خندیدم و گفتم
ا/ت:نکنه فکر کردی عاشقتم شازده؟
کوک:اره
ا/ت:اوهووووووو یکم خودتو تحویل بگیر
کوک:میدونی دخترایی که دور و ورم بودن
بهم میگفتم عاشقمن
ا/ت:حالا واقعا عاشقت بودن؟
شونه ای بالا انداخت و گفت
کوک: اینطور وانمود میکردن
همون موقع تلفنش زنگ خورد با لبخند جواب داد
کوک:هان؟چیه باز انگل زندگی؟
؟:...
کوک:اوهوووووو بشین بابا دخترم ،دختر تو زن منه،هرکاریم بکنم به خودم ربط داره
؟:...
یهو زد زیر خنده و من و بایه دستش تو بغلش گرفت و به خودش چسبوندم
موهام و که ریخته بود جلوی صورتم با دست زدم پشت گوشم
۸.۰k
۲۶ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.