کپشن اینم پارت چهاررر
صبح که بیدار شدم دورو برو یه نگاهی کردم.دیدم ارتا هنوز خوابیده دلم نیومد بیدارش کنم.بلند شدم رفتم تو آشپزخونه خونه یکم نون پیدا کردم. رفتم به پاسکال غذا بدم.پاسکال تا منو دید اومد پیشم وقتی بش غذا دادمو داشتم برمیگشتم تو دیدم ارتا بیدار شده.لبخندی زد بمن و بلند شد رفت صورتشو بشوره.منم صورتمو شستم و تختم مرتب کردم.
ارتا:تارا میرم صبونه یکم نون و پنیر میگیرم زود میام مراقب خودت باش.
تند تند گفتم:نه من بیشتر مزاحمت نمیشم ارتا میرم.
ارتا:مگه از رو جنازه من رد شی اول صبح کجا بری اصن نمیخواد دیگه دنبال حا بگردی پیش خودم بمون.
_آخه ارتا...
ارتا:آخه بی آخه عه.
_باشع.
ارتا:افرین فعلا خدافظ
_بای
ارتا رفت و من خونشو مرتب کردم نمیدونم واقعا چرا تنها زندگی میکنه هرچی فک میکنم نمیفهمم پس پدر مادرش کجان؟؟؟؟خونه رو یکمی گشتم چون میترسیدم ارتا قصد بدی داشته باشه ولی همچی خیلی عادی بود.نیم ساعت بعدش ارتا اومد خونه.
ارتا:سلامم.برو بشین من خودم صبحونه آماده میکنم.:)
_راه نداره ارتا باید کمکت کنم.
ارتا خندید و به نشونه تایید سرشو تکون داد.بعد صبونه ارتا بمن زل زده بود من خجالت کشیده بودم واقعا نمیدونستم چیکار کنم سعی کردم از نگاهش فرار کنم ولی بعد خودمم چشام تا به چشاش خورد رو چشای ارتا قفلی زد.
ارتا:اممم...تارا...من....یچی باید بت بگم ....عام.....راستش....
ادامه پارت پنج
ارتا:تارا میرم صبونه یکم نون و پنیر میگیرم زود میام مراقب خودت باش.
تند تند گفتم:نه من بیشتر مزاحمت نمیشم ارتا میرم.
ارتا:مگه از رو جنازه من رد شی اول صبح کجا بری اصن نمیخواد دیگه دنبال حا بگردی پیش خودم بمون.
_آخه ارتا...
ارتا:آخه بی آخه عه.
_باشع.
ارتا:افرین فعلا خدافظ
_بای
ارتا رفت و من خونشو مرتب کردم نمیدونم واقعا چرا تنها زندگی میکنه هرچی فک میکنم نمیفهمم پس پدر مادرش کجان؟؟؟؟خونه رو یکمی گشتم چون میترسیدم ارتا قصد بدی داشته باشه ولی همچی خیلی عادی بود.نیم ساعت بعدش ارتا اومد خونه.
ارتا:سلامم.برو بشین من خودم صبحونه آماده میکنم.:)
_راه نداره ارتا باید کمکت کنم.
ارتا خندید و به نشونه تایید سرشو تکون داد.بعد صبونه ارتا بمن زل زده بود من خجالت کشیده بودم واقعا نمیدونستم چیکار کنم سعی کردم از نگاهش فرار کنم ولی بعد خودمم چشام تا به چشاش خورد رو چشای ارتا قفلی زد.
ارتا:اممم...تارا...من....یچی باید بت بگم ....عام.....راستش....
ادامه پارت پنج
۱.۷k
۰۶ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.