بعد سال ها پارت ۷
کوک ویو
از دیشب نخوابیده بودم خیلی نگرانش بودم
که یهو دیدم چشاشو باز کرد
+کوک
☆ته بیدارشدی
+نه خوابیدم
☆عوضی داشتی سکتم میدادی
+چرا
☆دیشبو یادت نمیاد
لپای ته سرخ شد
ته تازع فهمید لباس نداره
+من چرا لباس ندارم
☆🤣🤣🤣🤣🤣
+پاره نشی یع وقت
☆وای وای 🤣🤣🤣🤣🤣
+پاشد رفت لباس پوششید
کوکم رفت حموم بعدم ته رفت حموم و رفتن واسه
تمرین امادع شن
+کوککک
☆ها
+بیا موهاشو خشک کن
☆نوکر بابات غلام سیاه
+غلام سیاهی دیگه نیستی؟
☆دیشبو یادت رفته؟
+نه نه غلام سیا جونم
☆عوضییی
+🤣
☆🤣
+پاشو بریم
☆بریم بابا بریم نمیزاری دودیقه با شوهرم خلوت کنم که
+🤨این خلوته الان
☆از نظر من اره
+شاید
☆بیا بریم دیره
+برو بیرون لباسامو میخوام عوض کنم
☆من که همه جات رو دیدم
+گگگ زر نزن گمشو بیرون
☆یچی بپوش قشنگ جای کیس مارکام معلوم بشه
+😐
+رد بگیری باشه برو
☆نمیگیرم نترس عزیزم
+منم نگفتم میترسم
☆اصلا خودم لباساتو میپوشونم
+نهههه گمشووووو
☆باشه بابا
بعد کلی دعوا کوک رفت ته یه پیرن مردچنهدسفید پوشید یقشو یکم باز گذاشت تا جای کیس مارکای کوک معلوم بشه
کوک اومد تو سرشو کرد تو گردن ته
ته هم یه نفس عمیق بخاطر برخورد لبای کوک با گردنش کرد
☆چه کردم یه گاز از ترقوه ی ته گرفت و کیس مارکشو پرنگ کرد
+بسته سیاه شد
☆برای خودمه به تو چه
خوشتون اومد؟
بچه ها از فردا نیستم و از هفته بعد میام
و امروز سعی میکنم پارت بزارم❤
از دیشب نخوابیده بودم خیلی نگرانش بودم
که یهو دیدم چشاشو باز کرد
+کوک
☆ته بیدارشدی
+نه خوابیدم
☆عوضی داشتی سکتم میدادی
+چرا
☆دیشبو یادت نمیاد
لپای ته سرخ شد
ته تازع فهمید لباس نداره
+من چرا لباس ندارم
☆🤣🤣🤣🤣🤣
+پاره نشی یع وقت
☆وای وای 🤣🤣🤣🤣🤣
+پاشد رفت لباس پوششید
کوکم رفت حموم بعدم ته رفت حموم و رفتن واسه
تمرین امادع شن
+کوککک
☆ها
+بیا موهاشو خشک کن
☆نوکر بابات غلام سیاه
+غلام سیاهی دیگه نیستی؟
☆دیشبو یادت رفته؟
+نه نه غلام سیا جونم
☆عوضییی
+🤣
☆🤣
+پاشو بریم
☆بریم بابا بریم نمیزاری دودیقه با شوهرم خلوت کنم که
+🤨این خلوته الان
☆از نظر من اره
+شاید
☆بیا بریم دیره
+برو بیرون لباسامو میخوام عوض کنم
☆من که همه جات رو دیدم
+گگگ زر نزن گمشو بیرون
☆یچی بپوش قشنگ جای کیس مارکام معلوم بشه
+😐
+رد بگیری باشه برو
☆نمیگیرم نترس عزیزم
+منم نگفتم میترسم
☆اصلا خودم لباساتو میپوشونم
+نهههه گمشووووو
☆باشه بابا
بعد کلی دعوا کوک رفت ته یه پیرن مردچنهدسفید پوشید یقشو یکم باز گذاشت تا جای کیس مارکای کوک معلوم بشه
کوک اومد تو سرشو کرد تو گردن ته
ته هم یه نفس عمیق بخاطر برخورد لبای کوک با گردنش کرد
☆چه کردم یه گاز از ترقوه ی ته گرفت و کیس مارکشو پرنگ کرد
+بسته سیاه شد
☆برای خودمه به تو چه
خوشتون اومد؟
بچه ها از فردا نیستم و از هفته بعد میام
و امروز سعی میکنم پارت بزارم❤
۳.۳k
۲۲ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.