چند پارتی کوک
دستمو گرفتو آروم به کمک دستم بلند شدو بهم نگاهی انداخت!
بهش نگاه کردم که بوسه ای روی دوستم زد.
با تعجب بهش نگاه کردم ولی اون کاملا خونسرد بود!
ات:چیکار میکنی؟
کوک:بده دست دوست دخترمو بوس میکنم؟
ات:چی...؟ دوست دختر چیه کوک؟
حالت خوبه من دوستتم!
کوک:اتفاقا بهتر از هر وقتیم!
مین ات
من دوست دارم!
حاضری بشی ملکه قلبم؟
از این لحنش قند تو دلم آب شد!
دوستش داشتمو اونم دوستم داشت پس چه مانعی بود؟ هیچی!
ات:ا..آره
لبخندی زدو آروم به سمتم اومدو لباشو رو لبام گذاشت.
بعد از چند ثانیه جدا شد.
کوک:خوشحالم که دارمت!
ات:من بیشتر بانی!
بهش نگاه کردم که بوسه ای روی دوستم زد.
با تعجب بهش نگاه کردم ولی اون کاملا خونسرد بود!
ات:چیکار میکنی؟
کوک:بده دست دوست دخترمو بوس میکنم؟
ات:چی...؟ دوست دختر چیه کوک؟
حالت خوبه من دوستتم!
کوک:اتفاقا بهتر از هر وقتیم!
مین ات
من دوست دارم!
حاضری بشی ملکه قلبم؟
از این لحنش قند تو دلم آب شد!
دوستش داشتمو اونم دوستم داشت پس چه مانعی بود؟ هیچی!
ات:ا..آره
لبخندی زدو آروم به سمتم اومدو لباشو رو لبام گذاشت.
بعد از چند ثانیه جدا شد.
کوک:خوشحالم که دارمت!
ات:من بیشتر بانی!
۴۶.۶k
۰۵ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.