تپش قلب پارت ۲۵

سرمو گذاشتم رو شونش گردنمو بوسید همونجوری دستمو رو صورتش میکشیدم زیر پامو با کمرمو کرفت بلند کرد گذاشت رو پاش دو تا دستامو دور گردنش حلقه کردم کوک:نمی تونم از لبات دل بکنم همونجوری لبامو بوسید منم همراهی کردم خیس کرد لبامو آب دهنمون میریخت بیرون (حسودی در حد مرگ😐😂😂🤣😂) دستامو پشت گردنش میکشیدم خوابوندم رو تخت اومد روم دو تا دستاشو کنارم گذاشت کوک:خیلی دوست دارم من:منم دوست دارم محکم لباشو گذاشت بوسید دهنمو باز کرد زبونشو زد رو زبونم و زبونمو میخورد دور لبام کشید زبونشو منم کشیدم هی میخورد نمیشد بچرخه خندمون میگرفت کوک:عانمیخوره😂 من:آ آره 😂 از هم جدا شدیم دیگه نفس نفس میزدیم کوک:خوشمزه ی من روانیتم دیوونتم گردنمو میبوسید لپمم میبوسید وحشیانه کوک:دیوونتم نمی تونم دست از سرت بردارم میبوسید همینجوری کوک:نمی تونم حرصمو در میاری من:حرص نخور صورتت خراب میشه کوک:بخاطر تو همه چیم میشه ببین کی گفتم آخر منو میکشی میمیرم من برات عمرمی دیوونه کنندهای تحریک کننده ای من:چیم تحریک کنندس کوک:بدنت لبات خودت تو سرتا مال منی تک تک اعضای بدنت مال منه من اگه کسی دست بزنه میکشمش قول میدم میکشمش