my mafia
پارت: ۲۷
ویو ا.ت
ماشین به راه افتاد....تو طول مسیر سرم رو به شیشه تکیه داده بودم....چیکار باید میکردم؟ درباره ی زوج ها و رابطه اطلاعات نداشتم...اینکه مادربزرگش منو چجوری میبینه بزرگترین ترسم بود......اصلا چرا از هیچیه دوست پسرم خبر ندارم؟
+چقدر راهه؟
-دو ساعت دیگه
+ پس تو این دوساعت....نباید همه چیه همو بدونیم؟
-چطور؟
+فرض کن مادربزرگت منو ببره پیش خودش سوال پیجم کنه من چی بگم؟ هیچی در مورد دوست پسرم ندونم؟
-نه خب یه بیوگرافی کامل از خودم میگم....
جئون جونگ کوکم.....سنمو میدونی....و خب رئیس بزرگترین مافیای آسیام و از پدرم به ارث رسیده....شیر موز با شکلات دارک خیلی دوست دارم.... غذای مورد علاقه ام ونتون با رامیون و گوشت گاوه......ته و میا دختر خاله هامن مادرامون با هم توی یه مکان فوت شدن چون بهشون حمله شد....پدرم ۷ سال بعد مرگ مادرم در اثر یک بیماری فوت شد و پدر ته و میا هم توی یه سانحه رانندگی فوت شدن. اتفاقات مهم زندگیم همینه....درمورد آشناییمون راستش رو بگو.
+ باشه.....منم یه بیوگرافی بدم؟
-آره درموردت کنجکاوم
+باشه
لی ا.تم....۲۴ سالمه....مادرم رو خیلی زود در اثر بیماری از دست دادم و پدرمم که دیدی....کلا نمونه بارز یک بدبخت فلک زده....شیر کاکائو خیلی خیلی دوست دارم.....و رامیون غذای مورد علاقهامه....همیناس....چیز دیگه ای ندارم...
-خب باهم آشنا شدیم....راه خیلی طولانیه....موضوع دیگه ای داری؟
+ خب.....
ویو ا.ت
ماشین به راه افتاد....تو طول مسیر سرم رو به شیشه تکیه داده بودم....چیکار باید میکردم؟ درباره ی زوج ها و رابطه اطلاعات نداشتم...اینکه مادربزرگش منو چجوری میبینه بزرگترین ترسم بود......اصلا چرا از هیچیه دوست پسرم خبر ندارم؟
+چقدر راهه؟
-دو ساعت دیگه
+ پس تو این دوساعت....نباید همه چیه همو بدونیم؟
-چطور؟
+فرض کن مادربزرگت منو ببره پیش خودش سوال پیجم کنه من چی بگم؟ هیچی در مورد دوست پسرم ندونم؟
-نه خب یه بیوگرافی کامل از خودم میگم....
جئون جونگ کوکم.....سنمو میدونی....و خب رئیس بزرگترین مافیای آسیام و از پدرم به ارث رسیده....شیر موز با شکلات دارک خیلی دوست دارم.... غذای مورد علاقه ام ونتون با رامیون و گوشت گاوه......ته و میا دختر خاله هامن مادرامون با هم توی یه مکان فوت شدن چون بهشون حمله شد....پدرم ۷ سال بعد مرگ مادرم در اثر یک بیماری فوت شد و پدر ته و میا هم توی یه سانحه رانندگی فوت شدن. اتفاقات مهم زندگیم همینه....درمورد آشناییمون راستش رو بگو.
+ باشه.....منم یه بیوگرافی بدم؟
-آره درموردت کنجکاوم
+باشه
لی ا.تم....۲۴ سالمه....مادرم رو خیلی زود در اثر بیماری از دست دادم و پدرمم که دیدی....کلا نمونه بارز یک بدبخت فلک زده....شیر کاکائو خیلی خیلی دوست دارم.....و رامیون غذای مورد علاقهامه....همیناس....چیز دیگه ای ندارم...
-خب باهم آشنا شدیم....راه خیلی طولانیه....موضوع دیگه ای داری؟
+ خب.....
۲.۶k
۰۴ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.