خلاصه چمدونمو دادم به بابام و سوار ماشین شدیم و رسیدیم فر
خلاصه چمدونمو دادم به بابام و سوار ماشین شدیم و رسیدیم فرودگاه. چون قرار بود با تور بریم دیدیم تورمون ک باهاش میریم لس انجلس وایستاده و منتظره و ما رفتیم جلو که من یه پسر خیلی هات و جذاب رو دیدم ک امیدوارم تو تور نباشه که دیدم بعله تو توره.
تهیونگ ویو:
صبح ک از خواب پاشدم رفتم سرویس اومدم یه شلوار سفید کارگو با یه تیشرت لانگ سفید پوشیدم و چمدونمو برداشتم به طرف فرودگاه حرکت کردم امروز با تور داریم میریم لس انجلس. رفتم و وایستادم یکم دور تر از تور که دیدم یه دخترم با خانوادش دارن میان امیدوارم تو تور باشن. خلاصه دیدم تو تور هستن و رفتیم تو هواپیما و من شماره صندلیم رو پیدا کردم و نشستم.
لنا ویو:
رفتیم تو هواپیما خدا خدا میکردم که پیش مامانم یا آبجیم افتاده باشم که دیدم نه خیر مامانم با بابام و لیسا هم با سونگ افتاده و شماره صندلیم 19 بود. رفتم دیدم تهیونگ نشسته وای بیچاره شدم.
_میتونم شماره صندلیت رو بپرسم؟
+اره من 20 شماره صندلیم
_اها پس من اینجام.
+چنده شماره صندلیت؟
_19
+اها
وای بیچاره شدم اخه من یه خورده از هواپیما و پرواز و ارتفاع میترسم و همیشه دست مامانمو میگرفتم. 35 ساعت باید پیش این میموندم. نشستم رو صندلی و گف
+میتونم اسمت رو بپرسم؟
_اسم من لناست پارک لنا.
+اسم من هم تهیونگه کیم تهیونگ خوشبختم.
_منم همینطور.
+میتونم بپرسم چن سالتونه؟
_میشه باهم رسمی صحبت نکنیم؟
+ها البته من گفتم شاید خوشت نیاد. و چن سالته.
_من 20 و تو؟
+من 25.اصلا بهت نمیخوره که 20 سالت باشه.
_بیشتر میخوره؟
+ن خیلی کمتر میخوره.
_مرسی(لبخند خجالتی)
٪اجی تو اینجایی؟
_اره
٪اها باش من پیش سونگم بابا هم پیش مامانه.
_اها باشه. ایشون خواهر بزرگم هستن لیسا(روبه تهیونگ)
+سلام خوشبختم.
٪سلام منم همینطور.
٪اجی کار داشتی صدام کن من دوتا صندلی عقب ترم.
_باش فقط میدونی ک.
٪چیرو؟
_فوبیای منو.
٪اها اره.
_به مهماندار نمیشه بگی منو بیاره پیش مامان؟
٪نه اتفاقا گفتم گف نمیشه.
_هعی باشه.
٪فعلا.
_باش برو.
+میتونم فوبیات رو بپرسم؟
_من از ارتفاع و پرواز و حشرات میترسم.
+اها. من از چیزای ماورا الطبیعی میترسم.
_اها اما من از جن و اینا نمیترسم.
+اومم.
_من همیشه وقتی سوار هواپیما میشم دست مامانم رو میگیرم و از ترسم کم میکنه.
+اها اگ بخوای میتونی دست منو بگیری.
_و... واقعا میتونم دستتو بگیرم؟
+اره حتما.
تهیونگ ویو:
صبح ک از خواب پاشدم رفتم سرویس اومدم یه شلوار سفید کارگو با یه تیشرت لانگ سفید پوشیدم و چمدونمو برداشتم به طرف فرودگاه حرکت کردم امروز با تور داریم میریم لس انجلس. رفتم و وایستادم یکم دور تر از تور که دیدم یه دخترم با خانوادش دارن میان امیدوارم تو تور باشن. خلاصه دیدم تو تور هستن و رفتیم تو هواپیما و من شماره صندلیم رو پیدا کردم و نشستم.
لنا ویو:
رفتیم تو هواپیما خدا خدا میکردم که پیش مامانم یا آبجیم افتاده باشم که دیدم نه خیر مامانم با بابام و لیسا هم با سونگ افتاده و شماره صندلیم 19 بود. رفتم دیدم تهیونگ نشسته وای بیچاره شدم.
_میتونم شماره صندلیت رو بپرسم؟
+اره من 20 شماره صندلیم
_اها پس من اینجام.
+چنده شماره صندلیت؟
_19
+اها
وای بیچاره شدم اخه من یه خورده از هواپیما و پرواز و ارتفاع میترسم و همیشه دست مامانمو میگرفتم. 35 ساعت باید پیش این میموندم. نشستم رو صندلی و گف
+میتونم اسمت رو بپرسم؟
_اسم من لناست پارک لنا.
+اسم من هم تهیونگه کیم تهیونگ خوشبختم.
_منم همینطور.
+میتونم بپرسم چن سالتونه؟
_میشه باهم رسمی صحبت نکنیم؟
+ها البته من گفتم شاید خوشت نیاد. و چن سالته.
_من 20 و تو؟
+من 25.اصلا بهت نمیخوره که 20 سالت باشه.
_بیشتر میخوره؟
+ن خیلی کمتر میخوره.
_مرسی(لبخند خجالتی)
٪اجی تو اینجایی؟
_اره
٪اها باش من پیش سونگم بابا هم پیش مامانه.
_اها باشه. ایشون خواهر بزرگم هستن لیسا(روبه تهیونگ)
+سلام خوشبختم.
٪سلام منم همینطور.
٪اجی کار داشتی صدام کن من دوتا صندلی عقب ترم.
_باش فقط میدونی ک.
٪چیرو؟
_فوبیای منو.
٪اها اره.
_به مهماندار نمیشه بگی منو بیاره پیش مامان؟
٪نه اتفاقا گفتم گف نمیشه.
_هعی باشه.
٪فعلا.
_باش برو.
+میتونم فوبیات رو بپرسم؟
_من از ارتفاع و پرواز و حشرات میترسم.
+اها. من از چیزای ماورا الطبیعی میترسم.
_اها اما من از جن و اینا نمیترسم.
+اومم.
_من همیشه وقتی سوار هواپیما میشم دست مامانم رو میگیرم و از ترسم کم میکنه.
+اها اگ بخوای میتونی دست منو بگیری.
_و... واقعا میتونم دستتو بگیرم؟
+اره حتما.
۱.۹k
۱۰ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.