پارت۲۹
-چه غلطی کردی تهیونــگــــ. . . چه غلطی کردی
سردردم رو از یاد برده بودم و تمام ذهنم پر از سوال نامشخص جین شد.
-چی شده؟ من چیکار کردم؟ منظورت چیه؟
نگرانی به عمق سلول هام نفوذ کرده بود و تنها به این فکر میکردم من دقیقا
چه اشتباهی انجام داده بودم.
میشه و بعد میگی چیکار کردی؟ ترند یک جهان و کره شدی روانـــیچیکار کردی؟ فیلم سکست از ساعت چهار صبح داره دست به دست
زبونم بند اومد و دست هام لرزش شدیدی گرفتن.
امکان نداشت. . . امکان نداشت که همچین چیزی اتفاق افتاده باشه.
اصال کدوم فیلم؟
بدون توجه به عربده های جین که بهم اخطار میداد تا از خونه بیرون نرم,
تماس رو قطع کردم.
بزاق دهنم خشک شده بود و سرم سنگین تر از قبل.
با همون انگشت های لرزون یوتیوب رو باز کردم و اسمم رو سرچ کرد
ا دیدن فیلمی که تازه منتشر شده بود و باالی سه و نیم ملیون بازدید
داشت, نفس کشیدن رو از یاد بردم.
فیلم رو پلی کردم و منتظر نشستم.
تصویر نمایی از اتاق و من رو روی تخت نشون میداد و صدا کامال قطع شده
بود.
به خوبی میدونستم که پسر زیرم همون تخم سگیه که دیشب داشت زیرم
ناله میکرد.
چهره اش آشنا بود. . . انگار که حتی قبل از اون شب هم جایی دیده
بودمش!
یعنی میشد رسوایی از این باالتر داشت؟ مطمئنا نه. . .
نگاهی به کامنت ها انداختم و با دیدن سیلی از هیت ها و عصبانیت فن ها,
گوشی رو روی تخت انداختم.
کیم تهیونگ کارش بعنوان یه آیدل تموم شده بود. . .
سرم رو بین دست هام گرفتم و سعی کردم جلوی خودم رو برای کشتن اون
پسر بگیرم.
اصال کی وقت کرده بود که از سکسمون فیلم بگیره.
باید مثل همیشه محتاط عمل میکردم تا همچین مشکلی پیش نیاد اما با
مست کردن بیجام گند زده بودم.
همه چیز برای من تموم شده بود. . .
برای همین زندگی یه عوضی به تمام معناست؛ شب تو اوج قدرت میخوابی
و صبح تو اوج ذلت بیدار میشی. . . همه چیز تو چند ساعت چنان تغییر
میکنه که انگار تمام خوشیای قبل از اون فقط یک توهم بزرگ بودن.
با کوبیده شدن مداوم در سرم رو تو بالش فرو کردم و فریاد زدم.
-درو باز کن تا نکشتمتکیــــه؟
با عربده ای که یرین کشید, پلک های خستم رو از هم باز کردم و با
بدبختی و پایین تنه ای که داشت از شدت درد منو قبل از تهدید یرین
میکشت, بلند شدم و به سمت در رفتم.
-چی شده؟
اما با پریدنش به داخل اتاق و بستن در, با چشم های تنگ شده نگاهش
کردم.
چی شده بود که مثل یه ماده گاو وحشی جلوم ایستاده بود.
-چرا بهم نگفتی که با اون آیدل عوضی خوابیدی؟
عقب رفتم و روی تخت نشستم
سردردم رو از یاد برده بودم و تمام ذهنم پر از سوال نامشخص جین شد.
-چی شده؟ من چیکار کردم؟ منظورت چیه؟
نگرانی به عمق سلول هام نفوذ کرده بود و تنها به این فکر میکردم من دقیقا
چه اشتباهی انجام داده بودم.
میشه و بعد میگی چیکار کردی؟ ترند یک جهان و کره شدی روانـــیچیکار کردی؟ فیلم سکست از ساعت چهار صبح داره دست به دست
زبونم بند اومد و دست هام لرزش شدیدی گرفتن.
امکان نداشت. . . امکان نداشت که همچین چیزی اتفاق افتاده باشه.
اصال کدوم فیلم؟
بدون توجه به عربده های جین که بهم اخطار میداد تا از خونه بیرون نرم,
تماس رو قطع کردم.
بزاق دهنم خشک شده بود و سرم سنگین تر از قبل.
با همون انگشت های لرزون یوتیوب رو باز کردم و اسمم رو سرچ کرد
ا دیدن فیلمی که تازه منتشر شده بود و باالی سه و نیم ملیون بازدید
داشت, نفس کشیدن رو از یاد بردم.
فیلم رو پلی کردم و منتظر نشستم.
تصویر نمایی از اتاق و من رو روی تخت نشون میداد و صدا کامال قطع شده
بود.
به خوبی میدونستم که پسر زیرم همون تخم سگیه که دیشب داشت زیرم
ناله میکرد.
چهره اش آشنا بود. . . انگار که حتی قبل از اون شب هم جایی دیده
بودمش!
یعنی میشد رسوایی از این باالتر داشت؟ مطمئنا نه. . .
نگاهی به کامنت ها انداختم و با دیدن سیلی از هیت ها و عصبانیت فن ها,
گوشی رو روی تخت انداختم.
کیم تهیونگ کارش بعنوان یه آیدل تموم شده بود. . .
سرم رو بین دست هام گرفتم و سعی کردم جلوی خودم رو برای کشتن اون
پسر بگیرم.
اصال کی وقت کرده بود که از سکسمون فیلم بگیره.
باید مثل همیشه محتاط عمل میکردم تا همچین مشکلی پیش نیاد اما با
مست کردن بیجام گند زده بودم.
همه چیز برای من تموم شده بود. . .
برای همین زندگی یه عوضی به تمام معناست؛ شب تو اوج قدرت میخوابی
و صبح تو اوج ذلت بیدار میشی. . . همه چیز تو چند ساعت چنان تغییر
میکنه که انگار تمام خوشیای قبل از اون فقط یک توهم بزرگ بودن.
با کوبیده شدن مداوم در سرم رو تو بالش فرو کردم و فریاد زدم.
-درو باز کن تا نکشتمتکیــــه؟
با عربده ای که یرین کشید, پلک های خستم رو از هم باز کردم و با
بدبختی و پایین تنه ای که داشت از شدت درد منو قبل از تهدید یرین
میکشت, بلند شدم و به سمت در رفتم.
-چی شده؟
اما با پریدنش به داخل اتاق و بستن در, با چشم های تنگ شده نگاهش
کردم.
چی شده بود که مثل یه ماده گاو وحشی جلوم ایستاده بود.
-چرا بهم نگفتی که با اون آیدل عوضی خوابیدی؟
عقب رفتم و روی تخت نشستم
۴.۷k
۲۶ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.