پارت۲۴
پارت۲۴
—ع...عااااا سونگوون من بعدا میام
€باش داوش برو
—باپوزخند درحاله رفتن دنباله ا.ت : هههه چیشد رفتی که ؟؟؟...
—مودش عوض میشه : ا.ت ا.تتتت
&چته چرا دنبالم میاییییی
—چیشد یدفه اومدی اینجا؟؟
&به تو ربطی داره اومدم دشویی کنم
—یدفه دستشو میگیره کم\\رشو میگیره با مچشو : چیشد حسودی کردی؟؟
&اخخخ‌ولم کن دردم اومده
—راستو بگو حسودی کردی؟؟
&چی میگی .....ولم کنننن
—ببین یا جوابمو میدی یا همینجا به فا*ت میدم....بگووو
&تو که داشت ی میرفتی تو دهنه دختره دیگه چی بگم ....دیگه نزدیک بود حتی دستتم بک.نی تو دهنششش دیگه چی میخوای بگمممم
—خودت ضایع کردی که حسودی کردی ....بالاخره چشیدیش که من چه عذابی میکشیدم وقتی تو حرفمو گوش نمیکردی میرفتی پیشه پسرا گرم میگرفتی و هی میگفتی نه نه اینطوری اونطوری نیس اینا دوستای بچگیامه و همکلاسیمه فلان و بسیار.....حالا نوبت منهههه....این تازه اول بازیه...(ولش میکنه میره)...
&وقتی رف : اوههههه (باپوزخند)...که اینطور اقای جئون اینطورهههه....باش صب کن ببین چیکار میکنمممم...اوک تازه اوله بازیه؟؟؟..اوک خوددانی و خودت خواستیییی
ویوچندمین بعددد
—هییی سونگوون دوستدخترت کو؟؟
€نمیدونمممم فک‌کنم رف سرویس
—اوممم باش (یواش)...باید یکاری کنم ...چیکار کنمممم اهاااا...
—هیییی خانومی
¢اوووو اومدی باهام خوش بگذرونی ؟؟؟
—نه ولی اگه‌پول میخوای باید چندروز برام کارایی کنی درعوضش بهت هرچقد میخوای پول میدم
¢اووووو واقعا؟؟؟؟
—اهوممم
¢حتمااااا
—خب تو باید الان.میدطتژپسطپ‌س‌ی....اوک؟؟؟
¢حتماااا....بریم پی کارش
چندمین بعد
&تو میخوای حرصمو دربیاری نه ؟؟؟..واسا ببین من چیکار میکنم
&هیییی....چطورییی؟؟؟...(اینم مثه کوک دقیقا همونارو میگه)..
£اوک حتما...ولی هرچقد که بگم میدی؟؟؟
&یسسس
£اوک بریم پی کارششش
&بریممم😈😈
چن ساعت بعد
&بریم تو اتاق
£بریم
&ببین فقط یه کراپ بادامن میپوشم خب توهم فقط با شلوار باش بعدشم میریم زیرپتو الکی کارایی کن که چاقعا داریم چیز میکنیم اره چیززززز.....خب؟؟؟
£اوککک (اینو بگم که این پسرکمون پسره خوبیه اهل چیز میز نیس فقط دنباله پوله بگیر دگیرم نیس)
میرن انجامدمیدن
—این ا.ت کوشششش همه رفتن ولی این کجاس؟؟؟...ا.تتتت ا.تتتت اجوما ا.ت رو ندیدی؟؟؟؟کوش؟؟؟
+نمیدونم اخرین باری که دیدمش باینفر رف طبقه بالا
—باینفر طبقه بالا؟؟؟؟؟
+بلع
—که اینطوررر...باششش ممنون اجوما
+خواهش میکنم
—بامشت و رگ‌گردن زده بیرون باعصباینت (همه با با با بااااااا😂).... : ا.....چیییی این چیهههه؟؟؟ (چشمانش پاکککک)
—میره سریع پتو رو کنار میزنی که یچی دیگه رومیبینه که یدفههه..
پایان۲۴
—ع...عااااا سونگوون من بعدا میام
€باش داوش برو
—باپوزخند درحاله رفتن دنباله ا.ت : هههه چیشد رفتی که ؟؟؟...
—مودش عوض میشه : ا.ت ا.تتتت
&چته چرا دنبالم میاییییی
—چیشد یدفه اومدی اینجا؟؟
&به تو ربطی داره اومدم دشویی کنم
—یدفه دستشو میگیره کم\\رشو میگیره با مچشو : چیشد حسودی کردی؟؟
&اخخخ‌ولم کن دردم اومده
—راستو بگو حسودی کردی؟؟
&چی میگی .....ولم کنننن
—ببین یا جوابمو میدی یا همینجا به فا*ت میدم....بگووو
&تو که داشت ی میرفتی تو دهنه دختره دیگه چی بگم ....دیگه نزدیک بود حتی دستتم بک.نی تو دهنششش دیگه چی میخوای بگمممم
—خودت ضایع کردی که حسودی کردی ....بالاخره چشیدیش که من چه عذابی میکشیدم وقتی تو حرفمو گوش نمیکردی میرفتی پیشه پسرا گرم میگرفتی و هی میگفتی نه نه اینطوری اونطوری نیس اینا دوستای بچگیامه و همکلاسیمه فلان و بسیار.....حالا نوبت منهههه....این تازه اول بازیه...(ولش میکنه میره)...
&وقتی رف : اوههههه (باپوزخند)...که اینطور اقای جئون اینطورهههه....باش صب کن ببین چیکار میکنمممم...اوک تازه اوله بازیه؟؟؟..اوک خوددانی و خودت خواستیییی
ویوچندمین بعددد
—هییی سونگوون دوستدخترت کو؟؟
€نمیدونمممم فک‌کنم رف سرویس
—اوممم باش (یواش)...باید یکاری کنم ...چیکار کنمممم اهاااا...
—هیییی خانومی
¢اوووو اومدی باهام خوش بگذرونی ؟؟؟
—نه ولی اگه‌پول میخوای باید چندروز برام کارایی کنی درعوضش بهت هرچقد میخوای پول میدم
¢اووووو واقعا؟؟؟؟
—اهوممم
¢حتمااااا
—خب تو باید الان.میدطتژپسطپ‌س‌ی....اوک؟؟؟
¢حتماااا....بریم پی کارش
چندمین بعد
&تو میخوای حرصمو دربیاری نه ؟؟؟..واسا ببین من چیکار میکنم
&هیییی....چطورییی؟؟؟...(اینم مثه کوک دقیقا همونارو میگه)..
£اوک حتما...ولی هرچقد که بگم میدی؟؟؟
&یسسس
£اوک بریم پی کارششش
&بریممم😈😈
چن ساعت بعد
&بریم تو اتاق
£بریم
&ببین فقط یه کراپ بادامن میپوشم خب توهم فقط با شلوار باش بعدشم میریم زیرپتو الکی کارایی کن که چاقعا داریم چیز میکنیم اره چیززززز.....خب؟؟؟
£اوککک (اینو بگم که این پسرکمون پسره خوبیه اهل چیز میز نیس فقط دنباله پوله بگیر دگیرم نیس)
میرن انجامدمیدن
—این ا.ت کوشششش همه رفتن ولی این کجاس؟؟؟...ا.تتتت ا.تتتت اجوما ا.ت رو ندیدی؟؟؟؟کوش؟؟؟
+نمیدونم اخرین باری که دیدمش باینفر رف طبقه بالا
—باینفر طبقه بالا؟؟؟؟؟
+بلع
—که اینطوررر...باششش ممنون اجوما
+خواهش میکنم
—بامشت و رگ‌گردن زده بیرون باعصباینت (همه با با با بااااااا😂).... : ا.....چیییی این چیهههه؟؟؟ (چشمانش پاکککک)
—میره سریع پتو رو کنار میزنی که یچی دیگه رومیبینه که یدفههه..
پایان۲۴
۶۹۳
۱۵ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.