ببخشی رفتم
ببخشی رفتم
رفتم با تاکی خوش به گذرونم
آجیا بع دریا بلند شدیم بعد دیگه میخواستیم بریم خونه من داشتم تاکی رو نگاه میکردم اونم منو هواسمون نبود یه خط با آجر درست کرده بودن حواسمون نبود با سر زدیم زمین بعد انقد خندیدیم بعد تاکی رفت خونشون بعد سیستا نیجیساگی رو دیدم با چاقو افتادن رو من چشممو دهنمو زخمی کردن چشمم ازش خون میومد دهنم همین طور 😭😢😔
رفتم با تاکی خوش به گذرونم
آجیا بع دریا بلند شدیم بعد دیگه میخواستیم بریم خونه من داشتم تاکی رو نگاه میکردم اونم منو هواسمون نبود یه خط با آجر درست کرده بودن حواسمون نبود با سر زدیم زمین بعد انقد خندیدیم بعد تاکی رفت خونشون بعد سیستا نیجیساگی رو دیدم با چاقو افتادن رو من چشممو دهنمو زخمی کردن چشمم ازش خون میومد دهنم همین طور 😭😢😔
۹.۱k
۲۸ مرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۴۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.