دو پارتی از شوگا پارت ۲
وقتی بهت توجه نمی کرد
نامجون ویو
نامجون: داداش بهش زنگ زدم فقط زود کار اتو انجام بده چون داره میاد
شوگا:باشه هیونگ من تقریبا امادم
ات ویو
واقعا از شوگا انتضار نداشتم هی بهش میگم برای چی بی محلی میکنی میگه موزیک دارم بعد آقا با عشقش داره عشق بازی میکنه
سریع لباسام رو پوشیدم سوار ماشینم شدم و راه افتادم به سمت کمپانی یهو با سرعت تمام که داشتم چراغ قرمز شد و نزدیک بود به ماشین جلویی بخورم که ترمز دستی رو کشیدم یه سری سوالات داشتن ذهنم رو درگیر میکردن که بعد از چند دقیقه به سختی چراغ رو رد کردم
(۱۰ دقیقه بعد )
رسیدیم و همینجوری اشکام رو گونه هام رو خیس میکرد
تا رسیدم در باز شد و وارد شدم و برای چند لحظه وایسادم
و بدو بدو و نفس زنان از پله ها بالا رفتم
بعد چن دقیقه به اتاق گریم رسیدم و وقتی خواستم درو باز کنم برای چند لحظه صبر کردم تا بتونم گریم و متوقف کنم و درو باز کردم با چشمام دنبال شوگا میگشتم چرا چراغ ها خاموش بود چراغ رو روشن کردم و با چیزی که دیدم گریه م بیشتر شد داشت از بهترین دوستم لب می گرفت دستش رو جلوی صورتشون گذاشته بودن و هیچی معلوم نبود با قدرت تمام داد زدم
ات:شوگاااااا(گریه با داد)
که یهو برف شادی روی سرم ریخت دیدم کل اعضا اونجا منتظر من بودن و که یهو نامجون گفت
نامجون: زن داداش این یه سوپرایز از طرف شوگا بود
دستم رو روی قفسه سینم گذاشتم و نفس عمیق کشیدم
یه لحظه به خودم اومدم و دوییدم سمت شوگا و دستشو از جلو صورتشون برداشتم
دیدم که هیچی نیست و اونا فقط نزدیک همن
با بغض گفتم:شوخی جالبی نبود!
شوگا از جاش بلند شد و به سمتم اومد و دستش رو دور کمرم حلقه کرد
شوگا: فکر نمیکنی که من واقعا بهت خیانت میکنم؟
و یه بوسه ی کوچیک به گردنم زد
چشمام گرد شده بود و بهش خیره شدم
یهو بی اختیار لبخند زدم و خودم رو لای دستاش جا کردم
ات::من واقعا متاسفم که فکر کردم بهم خیانت میکنی
شوگا: مشکلی نیست کیتن کوچولو
ات:منم یه خبر خوب برات دارم
شوگا:و اون چیه ؟
ات:من دو ماه که بار دارم
شوگا:یعنی من دارم واقعا بابا میشم (بغض)
ات:اره واقعا تو داری بابا میشی
شوگا بوسه روی دماغم گذاشت و بغلم کرد
جونگ کوک :هیونگ واقعا داری بابا میشی یاح یاح یاح یاح
جین:این منصفانه نیست دیالوگ منو نگو منم دارم عمو میشم یاع یاع
تهیونگ: (پوکر فیس)جمع کنید این عن بازی هارو جمع کنید ۶ تا سینگل ترشیده اینجا نشسته
#شوگا #فیک #جونگ کوک #بی تی اس
نامجون ویو
نامجون: داداش بهش زنگ زدم فقط زود کار اتو انجام بده چون داره میاد
شوگا:باشه هیونگ من تقریبا امادم
ات ویو
واقعا از شوگا انتضار نداشتم هی بهش میگم برای چی بی محلی میکنی میگه موزیک دارم بعد آقا با عشقش داره عشق بازی میکنه
سریع لباسام رو پوشیدم سوار ماشینم شدم و راه افتادم به سمت کمپانی یهو با سرعت تمام که داشتم چراغ قرمز شد و نزدیک بود به ماشین جلویی بخورم که ترمز دستی رو کشیدم یه سری سوالات داشتن ذهنم رو درگیر میکردن که بعد از چند دقیقه به سختی چراغ رو رد کردم
(۱۰ دقیقه بعد )
رسیدیم و همینجوری اشکام رو گونه هام رو خیس میکرد
تا رسیدم در باز شد و وارد شدم و برای چند لحظه وایسادم
و بدو بدو و نفس زنان از پله ها بالا رفتم
بعد چن دقیقه به اتاق گریم رسیدم و وقتی خواستم درو باز کنم برای چند لحظه صبر کردم تا بتونم گریم و متوقف کنم و درو باز کردم با چشمام دنبال شوگا میگشتم چرا چراغ ها خاموش بود چراغ رو روشن کردم و با چیزی که دیدم گریه م بیشتر شد داشت از بهترین دوستم لب می گرفت دستش رو جلوی صورتشون گذاشته بودن و هیچی معلوم نبود با قدرت تمام داد زدم
ات:شوگاااااا(گریه با داد)
که یهو برف شادی روی سرم ریخت دیدم کل اعضا اونجا منتظر من بودن و که یهو نامجون گفت
نامجون: زن داداش این یه سوپرایز از طرف شوگا بود
دستم رو روی قفسه سینم گذاشتم و نفس عمیق کشیدم
یه لحظه به خودم اومدم و دوییدم سمت شوگا و دستشو از جلو صورتشون برداشتم
دیدم که هیچی نیست و اونا فقط نزدیک همن
با بغض گفتم:شوخی جالبی نبود!
شوگا از جاش بلند شد و به سمتم اومد و دستش رو دور کمرم حلقه کرد
شوگا: فکر نمیکنی که من واقعا بهت خیانت میکنم؟
و یه بوسه ی کوچیک به گردنم زد
چشمام گرد شده بود و بهش خیره شدم
یهو بی اختیار لبخند زدم و خودم رو لای دستاش جا کردم
ات::من واقعا متاسفم که فکر کردم بهم خیانت میکنی
شوگا: مشکلی نیست کیتن کوچولو
ات:منم یه خبر خوب برات دارم
شوگا:و اون چیه ؟
ات:من دو ماه که بار دارم
شوگا:یعنی من دارم واقعا بابا میشم (بغض)
ات:اره واقعا تو داری بابا میشی
شوگا بوسه روی دماغم گذاشت و بغلم کرد
جونگ کوک :هیونگ واقعا داری بابا میشی یاح یاح یاح یاح
جین:این منصفانه نیست دیالوگ منو نگو منم دارم عمو میشم یاع یاع
تهیونگ: (پوکر فیس)جمع کنید این عن بازی هارو جمع کنید ۶ تا سینگل ترشیده اینجا نشسته
#شوگا #فیک #جونگ کوک #بی تی اس
۱۷.۶k
۱۷ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.