من نفرت انگیز part3
#لیسا
داشتم میرفتم سمت کلاس که 1 دختری منو گرفت و کتک زد.
-تو چطور تونستی به اون نزدیک بشی؟
-من که نخواستم .
-تقصیر خود..
همون لحضه کوک اومد جداش کرد .
-اهای . چته دختره وحشی . همش دور و بر منی .
#جونگ کوک
فلش بک به 2 روز پیش
داشتیم جرئت و حقیقت بازی میکردیم که جیمین گفت :
-وقتی رفتیم مدرسه تا 1 ماه وقت داری مخ یه دختری رو بزنی و من باید انتخابش کنم.
-باشه
پایان فلش بک
طبق کاری که جیمین گفت ،اون دختره لیسا رو انتخاب کرد. الان من باید میرفتم ازش دفاع میکردم.
-اممم هیچی کوکی
-منو این طور صدا نکن دختره مشنگ
برای اینکه حرصش بدم لیسا رو بغل کردم و رفتم .
#لیسا
بدنم خیلی درد میکرد
-امم کوکی
-بله؟
-برام سخته اینو بگم ولی ممنونم .
-خواهش
-چرا این زنگ اون کارو باهام کردی؟
هیچی نگفت و باهم رفتیم سمت کلاس.رزی داشت دنبالم میگشت.
-آهای دختر کجا بودی؟
-الان کلاس داریم بعدا بهت میگم . چون زنگ آخره.
-اوکی
پایانpart3💜
داشتم میرفتم سمت کلاس که 1 دختری منو گرفت و کتک زد.
-تو چطور تونستی به اون نزدیک بشی؟
-من که نخواستم .
-تقصیر خود..
همون لحضه کوک اومد جداش کرد .
-اهای . چته دختره وحشی . همش دور و بر منی .
#جونگ کوک
فلش بک به 2 روز پیش
داشتیم جرئت و حقیقت بازی میکردیم که جیمین گفت :
-وقتی رفتیم مدرسه تا 1 ماه وقت داری مخ یه دختری رو بزنی و من باید انتخابش کنم.
-باشه
پایان فلش بک
طبق کاری که جیمین گفت ،اون دختره لیسا رو انتخاب کرد. الان من باید میرفتم ازش دفاع میکردم.
-اممم هیچی کوکی
-منو این طور صدا نکن دختره مشنگ
برای اینکه حرصش بدم لیسا رو بغل کردم و رفتم .
#لیسا
بدنم خیلی درد میکرد
-امم کوکی
-بله؟
-برام سخته اینو بگم ولی ممنونم .
-خواهش
-چرا این زنگ اون کارو باهام کردی؟
هیچی نگفت و باهم رفتیم سمت کلاس.رزی داشت دنبالم میگشت.
-آهای دختر کجا بودی؟
-الان کلاس داریم بعدا بهت میگم . چون زنگ آخره.
-اوکی
پایانpart3💜
۲۷.۸k
۰۳ مرداد ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.