منشی جدید شرکت "فصل² "
منشی جدید شرکت "فصل² "
part ⁶
جیهو: یعنی به همین راحتی میخوای پرونده هایی که خودت و پدرت سال ها واسش تلاش کردین رو به همین راحتی از دست بدی؟
یونگی: مگه راه دیگهای واسه نجات جون بچم دارم؟
جیهو: خوب ..... نه
ات: تروخدا سریعتر بچم داره پیش اون آدما زجر میکشه "گریه"
یونگی: آماده شو تا بریم .... پرونده ها رو برمیدارم و میریم به آدرسی که گفت
ات: ب...باشه
رفتن به آدرسی که جیوو واسشون فرستاده بود
که یه ماشینی اومد و اونا رو سوار کرد و رفتن یه جا دیگه
که اونجا جیوو رو دیدن
جیوو: به به....مین یونگی.....چه خبرا
یونگی: بچمو بیار!
جیوو: اول پرونده ها رو بده تا بعد بچتو بدم
یونگی: اول بچه
*که یکی سئوک رو آورد و جیوو اسلحه کشید رو سرش*
جیوو: خوب .... داشتی چی میگفتی؟
سئوک: مامان .... بابا "گریه"
ات: سئوکککک "گریه"
جیوو: جلو نیا وگرنه میکشمش!
یونگی: بیا این پرونده ها رو بگیر و سئوک رو بده!
جیوو: فیلیکس اون پرونده ها رو واسم بیار
فیلیکس: چشم رئيس ..... بدشون به من
یونگی: حالا بچم رو آزاد کن
جیوو: اوممم.....آزاد کنم؟
یونگی: حق نداری بزنی زیر قولت!.....اون فقط یه بچس و ربطی به اون قضیه ها نداره
جیوو: ولی بچهی توعه......اگه بکشمش زجر تورو میبینم.....و این خیلی خوبه
ات: جیوو....توروخدا سئوک رو ول کن....خواهش میکنممم "گریه"
جیوو: او....ات.....من از اول از تو خوشم میومد.....عاشقت بودم.....اگه هم این بچه رو ول میکنم فقط به خاطر توعه.....برو بچه....برو پیش مامانت
سئوک: مامانییی "با گریه پرید بغل ات"
ات: ببخشید که نتونستم به خوبی ازت مراقبت کنم "گریه"
جیوو: فیلیکس.....اینا رو تا دم در ماشینشون برسون تا برن
فیلیکس: چشم قربان.....زود باشید برید
ات و یونگی سوار ماشین فیلیکس شدن و راه افتادن سمت ماشینشون بعدم سوار ماشینشون شدن و رفتن خونه و به جیهو و خانم جانگ و آقای کیم هم گفتن که بیان خونشون تا فکردی به حال اون پرونده ها بکنن
آ.کیم: حالا میخواید چی کار کنید؟ بدون اون پرونده ها نمیشه کاری کرد
جیهو: فکر کنم باید از اول شروع کنیم
خ.جانگ: ولی اینطوری خیلی زمان میبره.....جیوو و دار و دستش هر لحظه ممکنه کاری بر علیه ما انجام بدن
ات: درسته....ما نمیتونیم از اول شروع کنیم
یونگی: پس چیکار کنیم؟
دیگه چیزی به ذهنم نمیرسه میشه یکی راهنمایی کنه که چیکار کنم دارم دیونه میشممممم
بازم بابت اینکه دور به دور پارت میزارم معذرت میخوام
حس میکنم فصل ۲ این فیک زیاد جالب نشده نظرتون چیه؟
part ⁶
جیهو: یعنی به همین راحتی میخوای پرونده هایی که خودت و پدرت سال ها واسش تلاش کردین رو به همین راحتی از دست بدی؟
یونگی: مگه راه دیگهای واسه نجات جون بچم دارم؟
جیهو: خوب ..... نه
ات: تروخدا سریعتر بچم داره پیش اون آدما زجر میکشه "گریه"
یونگی: آماده شو تا بریم .... پرونده ها رو برمیدارم و میریم به آدرسی که گفت
ات: ب...باشه
رفتن به آدرسی که جیوو واسشون فرستاده بود
که یه ماشینی اومد و اونا رو سوار کرد و رفتن یه جا دیگه
که اونجا جیوو رو دیدن
جیوو: به به....مین یونگی.....چه خبرا
یونگی: بچمو بیار!
جیوو: اول پرونده ها رو بده تا بعد بچتو بدم
یونگی: اول بچه
*که یکی سئوک رو آورد و جیوو اسلحه کشید رو سرش*
جیوو: خوب .... داشتی چی میگفتی؟
سئوک: مامان .... بابا "گریه"
ات: سئوکککک "گریه"
جیوو: جلو نیا وگرنه میکشمش!
یونگی: بیا این پرونده ها رو بگیر و سئوک رو بده!
جیوو: فیلیکس اون پرونده ها رو واسم بیار
فیلیکس: چشم رئيس ..... بدشون به من
یونگی: حالا بچم رو آزاد کن
جیوو: اوممم.....آزاد کنم؟
یونگی: حق نداری بزنی زیر قولت!.....اون فقط یه بچس و ربطی به اون قضیه ها نداره
جیوو: ولی بچهی توعه......اگه بکشمش زجر تورو میبینم.....و این خیلی خوبه
ات: جیوو....توروخدا سئوک رو ول کن....خواهش میکنممم "گریه"
جیوو: او....ات.....من از اول از تو خوشم میومد.....عاشقت بودم.....اگه هم این بچه رو ول میکنم فقط به خاطر توعه.....برو بچه....برو پیش مامانت
سئوک: مامانییی "با گریه پرید بغل ات"
ات: ببخشید که نتونستم به خوبی ازت مراقبت کنم "گریه"
جیوو: فیلیکس.....اینا رو تا دم در ماشینشون برسون تا برن
فیلیکس: چشم قربان.....زود باشید برید
ات و یونگی سوار ماشین فیلیکس شدن و راه افتادن سمت ماشینشون بعدم سوار ماشینشون شدن و رفتن خونه و به جیهو و خانم جانگ و آقای کیم هم گفتن که بیان خونشون تا فکردی به حال اون پرونده ها بکنن
آ.کیم: حالا میخواید چی کار کنید؟ بدون اون پرونده ها نمیشه کاری کرد
جیهو: فکر کنم باید از اول شروع کنیم
خ.جانگ: ولی اینطوری خیلی زمان میبره.....جیوو و دار و دستش هر لحظه ممکنه کاری بر علیه ما انجام بدن
ات: درسته....ما نمیتونیم از اول شروع کنیم
یونگی: پس چیکار کنیم؟
دیگه چیزی به ذهنم نمیرسه میشه یکی راهنمایی کنه که چیکار کنم دارم دیونه میشممممم
بازم بابت اینکه دور به دور پارت میزارم معذرت میخوام
حس میکنم فصل ۲ این فیک زیاد جالب نشده نظرتون چیه؟
۱۷.۰k
۲۵ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.