رمان عشق لجباز من
پارت ۴
پس از کلی بحث بازم قانع نشدم😑
گوشیم زنگ خورد
+الو سلام عزیزم( :
_سلام 😑
+ایششش دیانا چصی نیا چه میکنی؟
_فردا شب پارتی دعوتم😎
+بدون من؟ من چصم بای
_وایییییی محراب خودتو لوس نکن
ارسلان
دیانا داشت با تلفن حرف میزد و منم نشسته بودم گوش میدادم
گوشیشو قطع کرد گفت : میای بریم انباری رو بگردیم الکی الکی😝
من:اسکلم اخه مثل تو😑
دیانا:عه میای یا نه؟
من:میام متاسفانه😑
پاشدیم رفتیم پایین
من:عه چراغم شکسته که😑
#اردیا
#رمان_اردیا
#اردیا_همیشگی
#رمان_عاشقانه
#رمان_اکیپ
#رمان
پس از کلی بحث بازم قانع نشدم😑
گوشیم زنگ خورد
+الو سلام عزیزم( :
_سلام 😑
+ایششش دیانا چصی نیا چه میکنی؟
_فردا شب پارتی دعوتم😎
+بدون من؟ من چصم بای
_وایییییی محراب خودتو لوس نکن
ارسلان
دیانا داشت با تلفن حرف میزد و منم نشسته بودم گوش میدادم
گوشیشو قطع کرد گفت : میای بریم انباری رو بگردیم الکی الکی😝
من:اسکلم اخه مثل تو😑
دیانا:عه میای یا نه؟
من:میام متاسفانه😑
پاشدیم رفتیم پایین
من:عه چراغم شکسته که😑
#اردیا
#رمان_اردیا
#اردیا_همیشگی
#رمان_عاشقانه
#رمان_اکیپ
#رمان
۱۲.۹k
۱۰ اسفند ۱۴۰۰
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.