ویو ته
دیدم رفت سمت اتاقی که توش جنازه اون دخترایی که کوک
کشته رو میزاشتم
درش رو باز کرد و خیلی پکر فیس نگاه کرد
# آت برات توضیح میدم
رفت جلو و صورت یکی از اون دخترا رو بلند کرد
_ نباید اینارو اینجا بزارید ، بزاریدشون جلو دید تا هوای پلیس ها پرت بشه
# او .... ممنون
خواهش
یهو کوک اومد تو خونه . خیلی عرق کرده بود . دست آت رو گرفت و بردش تو اتاق
ویو کوک
داشتم میومدم خونه که یکی یه نوشیدنی ریخت روم و یکمش رفتتو دهنم .
یهو هوا گرم شد. لعنتی خیلی تحریک شرم . رفتم خونه و دست آت رو گرفت بردش تو اتاق و.......
کشته رو میزاشتم
درش رو باز کرد و خیلی پکر فیس نگاه کرد
# آت برات توضیح میدم
رفت جلو و صورت یکی از اون دخترا رو بلند کرد
_ نباید اینارو اینجا بزارید ، بزاریدشون جلو دید تا هوای پلیس ها پرت بشه
# او .... ممنون
خواهش
یهو کوک اومد تو خونه . خیلی عرق کرده بود . دست آت رو گرفت و بردش تو اتاق
ویو کوک
داشتم میومدم خونه که یکی یه نوشیدنی ریخت روم و یکمش رفتتو دهنم .
یهو هوا گرم شد. لعنتی خیلی تحریک شرم . رفتم خونه و دست آت رو گرفت بردش تو اتاق و.......
۸.۸k
۲۴ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.