فیک روان خانه سئول
پارت ۱۴
در باز شد
جیمین سراسیمه سمتم اومد و بغلم کرد
×هی دختر صدمه ندیدی که نه؟
+لعنت بهش تو اینجا چیکار میکنی
نامجون به بقیه افسرا که نتونسته بودن جیمینو بگیرن نگاه کرد
[نتونستین این فسقلی رو ام بگیرین؟
×هی حرف دهنتو بفهم گنده وک
[ وای خدایا عالیه
:قربان ببخشید دکتر تشریف آوردن
[بهش بگو الان میاریمش
:چشم
[شماها چرا نگاه میکنین دختره رو بردارین دکتر مین منتظره
+صبر کن ببینم اون کی بود بهت گفت قربان؟
[زیر دست جدیدمه
+چیی وادافاک
زدم زیر خنده
پلیسا زیر دستمو گرفتن و به زور به خودشون بردن
فقط بلند میخندیدم
دیگه چیزی نمیدیدم
همه چی به هم متصل بود
انگار باری از روی دوشم برداشته شده بود
این جین عجب آدم مارموزیه
مثل اینکه هنوزم باند گرگ ها نمیخواد از بین بره
×هی عوضی میگم ولش کنن
[هی آقا ..ا
یه نیش خند زد
[صلا دختری یا پسر ؟
×عجب عوضیی هستی
×کجا میبرینش؟
[روانخونه سئول
در باز شد
جیمین سراسیمه سمتم اومد و بغلم کرد
×هی دختر صدمه ندیدی که نه؟
+لعنت بهش تو اینجا چیکار میکنی
نامجون به بقیه افسرا که نتونسته بودن جیمینو بگیرن نگاه کرد
[نتونستین این فسقلی رو ام بگیرین؟
×هی حرف دهنتو بفهم گنده وک
[ وای خدایا عالیه
:قربان ببخشید دکتر تشریف آوردن
[بهش بگو الان میاریمش
:چشم
[شماها چرا نگاه میکنین دختره رو بردارین دکتر مین منتظره
+صبر کن ببینم اون کی بود بهت گفت قربان؟
[زیر دست جدیدمه
+چیی وادافاک
زدم زیر خنده
پلیسا زیر دستمو گرفتن و به زور به خودشون بردن
فقط بلند میخندیدم
دیگه چیزی نمیدیدم
همه چی به هم متصل بود
انگار باری از روی دوشم برداشته شده بود
این جین عجب آدم مارموزیه
مثل اینکه هنوزم باند گرگ ها نمیخواد از بین بره
×هی عوضی میگم ولش کنن
[هی آقا ..ا
یه نیش خند زد
[صلا دختری یا پسر ؟
×عجب عوضیی هستی
×کجا میبرینش؟
[روانخونه سئول
۳.۱k
۰۵ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.