پارت ۱...
امروز روز اول دبیرستانمه ....
خب بزارین خودمو معرفی کنم من سورا هستم ۱۷ سالم.... (زمان حال) .....
(لیشا بهترین دوست سورا هست علامتش÷)
÷سورااااا +بلههههه ÷ببین این پسره رووو چ جذابههه +خب ک چی ÷خب ک چی نداره این شوگاس از گروه BTS +خب ب من چ اصن بی تی اس کیه؟ ÷وات د فاخخخ نمیدونی بی تی اس کین؟؟؟ +نه کین؟ ÷گروه کی پاپ ک اسم طرفداراشون ارمی هس ت هم ارمی شو لطفااااا +ازشون بدم میااددد ÷ایششش باشه هیتر خانم ،ولی نگا شوگا امده ت مدرسههههه ماااااا میبینیییی یا کوری + خ اصن امدنش ب من چههه ÷نمدونم ولی من خیلی خوشحالم
(سورا )نمدونم اون پسره ک اسمش شوگاس کیه ولی میدونم خیلی جذاب و هاته حالا هر چی من چ کار دارم ... رفتیم سر کلاس
معلم:خب خب سلام بچه ها من معلم اصلی تونم و میخوام ورودتون رو ب این مدرسه و این کلاس خوش امد بگم خوشحالم ک میخوایم ی سال تحصیلی خوب رو باهم آغاز کنیم . خب از طرف مدیر گفته شده ک جاهاتون رو درست کنم پس می خونم اهم اهممم...زویی و لولا باهم
یانسو و نینو باهم
کانگ و کای هم باهم
لیشا و ....
+استاد میشه من با لیشا باشم؟؟؟ استاد:خیر هرکی باکسی ک براش مشخص شده میشینه
+چشم
لیشا و... الکس باهم
و در اخر سورا و ... شوگا باهم
+شوگا.. شوگا کیه ؟....خاک ت سرممم همون پسرس ک میگن جذابه اهههه نمی خوام پیش اون بشینم +استاد...
استاد:سورا من نمیتونم جاها رو تغییر بدم مدیر درخواست داده
+چشم
(سورا) رفتم تا رو صندلیم کناره اون پسره بشینم خیلی نگاه سردی داشت و در این حال خیلی کیوت بود واییی سورا چی میگی با خودت اهههه (شوگا×) +س..سلام ×....
(ذهن سورا )اصن جواب نده ایششش بداخلاق....(شوگا) دختره امد کنارم ولی باهاش حرفی نزدم دختره کیوت و هاتی بود
....زنگ تفریح رو زدن......
(سورا) زنگ تفریح خورد رفتم حیاط ک دشمنم رو دیدم اهههه ازش متنفرم اون اسمش زویی هست امد سمتم و گفت:خوشحالم میبینمت اونم دوباره میبینم پیش اون پسر جذابه میشینی حواست باشه اون مال منه +حالا کی گف من کاریش دارم دختره ی چندش.. زویی:هی با کی بودی اکبیری +با ت بودم چندش خانم (سورا) زویی میخواست بهم حمله کنه ک یهو اون پسره شوگا امد و گف : هی ولش کن و اگر نه با من طرفی...زویی:چ...چرا از این دختره ی ا.ح.م.ق طرفداری میکنی ×هی درس حرف بزن... بعدش دستمو گرف و دنبال خودش ب گوشه حیات برد +چرا اینکارو کردی ×چون از ادمای وحشی بدم میاد و ... +و؟ ×دیگه همین
(شوگا) زنگ خورد و رفتیم توی کلاس
استاد:بچه ها ی ازمون ک برای اینکه بفهمیم در چ سطحی هستید داریم پس لطفا اماده باشید....همه:چشم استاد
(سورا ) برگه هارو دادن اما خودکار نداشتم +اهههه یادم رف خودکار بیارم لیشا ...لیشااا ÷هااان بله+خودکار داری؟ ÷امم نه متاسفانههه +اههه باش حالا چ کار کنم ×دنبال چی هسی ؟
خب بزارین خودمو معرفی کنم من سورا هستم ۱۷ سالم.... (زمان حال) .....
(لیشا بهترین دوست سورا هست علامتش÷)
÷سورااااا +بلههههه ÷ببین این پسره رووو چ جذابههه +خب ک چی ÷خب ک چی نداره این شوگاس از گروه BTS +خب ب من چ اصن بی تی اس کیه؟ ÷وات د فاخخخ نمیدونی بی تی اس کین؟؟؟ +نه کین؟ ÷گروه کی پاپ ک اسم طرفداراشون ارمی هس ت هم ارمی شو لطفااااا +ازشون بدم میااددد ÷ایششش باشه هیتر خانم ،ولی نگا شوگا امده ت مدرسههههه ماااااا میبینیییی یا کوری + خ اصن امدنش ب من چههه ÷نمدونم ولی من خیلی خوشحالم
(سورا )نمدونم اون پسره ک اسمش شوگاس کیه ولی میدونم خیلی جذاب و هاته حالا هر چی من چ کار دارم ... رفتیم سر کلاس
معلم:خب خب سلام بچه ها من معلم اصلی تونم و میخوام ورودتون رو ب این مدرسه و این کلاس خوش امد بگم خوشحالم ک میخوایم ی سال تحصیلی خوب رو باهم آغاز کنیم . خب از طرف مدیر گفته شده ک جاهاتون رو درست کنم پس می خونم اهم اهممم...زویی و لولا باهم
یانسو و نینو باهم
کانگ و کای هم باهم
لیشا و ....
+استاد میشه من با لیشا باشم؟؟؟ استاد:خیر هرکی باکسی ک براش مشخص شده میشینه
+چشم
لیشا و... الکس باهم
و در اخر سورا و ... شوگا باهم
+شوگا.. شوگا کیه ؟....خاک ت سرممم همون پسرس ک میگن جذابه اهههه نمی خوام پیش اون بشینم +استاد...
استاد:سورا من نمیتونم جاها رو تغییر بدم مدیر درخواست داده
+چشم
(سورا) رفتم تا رو صندلیم کناره اون پسره بشینم خیلی نگاه سردی داشت و در این حال خیلی کیوت بود واییی سورا چی میگی با خودت اهههه (شوگا×) +س..سلام ×....
(ذهن سورا )اصن جواب نده ایششش بداخلاق....(شوگا) دختره امد کنارم ولی باهاش حرفی نزدم دختره کیوت و هاتی بود
....زنگ تفریح رو زدن......
(سورا) زنگ تفریح خورد رفتم حیاط ک دشمنم رو دیدم اهههه ازش متنفرم اون اسمش زویی هست امد سمتم و گفت:خوشحالم میبینمت اونم دوباره میبینم پیش اون پسر جذابه میشینی حواست باشه اون مال منه +حالا کی گف من کاریش دارم دختره ی چندش.. زویی:هی با کی بودی اکبیری +با ت بودم چندش خانم (سورا) زویی میخواست بهم حمله کنه ک یهو اون پسره شوگا امد و گف : هی ولش کن و اگر نه با من طرفی...زویی:چ...چرا از این دختره ی ا.ح.م.ق طرفداری میکنی ×هی درس حرف بزن... بعدش دستمو گرف و دنبال خودش ب گوشه حیات برد +چرا اینکارو کردی ×چون از ادمای وحشی بدم میاد و ... +و؟ ×دیگه همین
(شوگا) زنگ خورد و رفتیم توی کلاس
استاد:بچه ها ی ازمون ک برای اینکه بفهمیم در چ سطحی هستید داریم پس لطفا اماده باشید....همه:چشم استاد
(سورا ) برگه هارو دادن اما خودکار نداشتم +اهههه یادم رف خودکار بیارم لیشا ...لیشااا ÷هااان بله+خودکار داری؟ ÷امم نه متاسفانههه +اههه باش حالا چ کار کنم ×دنبال چی هسی ؟
۱۲.۰k
۱۳ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.