عشق خونی
#عشق_خونی
پارت ۳
ویو ا.ت
مدرسه تموم شد داشتم به خونه میرفتم که اون پسره رو دیدم( منظورش کوکه) داشت یک دختر رو بقل میکرد میدونستم همه پسرا دنبال زیر خوابین
ویو کوک
دشتم به خونه میرفتم که یه دختره بقلم کرد میدونستم همه دخترا هرزن هولش دادم به راه خودم ادامه داده
فردا
........
پاشدم آماده شدم دست صورتمو شستم صبحانه خوردم رفتم دانشگاه هر وقت اوم دختره ا.ت رو میدیدم ضربان قلبم میرفت بالا فک کنم عاشقش شدم
توی اوو بطری چیه که هش دست ا.ته و داره میخورتش
.........
زنگ تفریح رفتم پیش ا.ت و بطری رو ازش گرفتم
ا.ت : هویی بطری رو بده
کوک: بزار ببینم کی توشه بعدش میدم
رفتم در بطری رو باز کردم و بوش کردم یکیم ازش خوردم خون بود یه پوزخند زدم و گفتم
کوک: چقدر به خون تشنه ای که همش داری خون میخوری؟؟
ا.ت: من حالپ بده مجبورم
کوک: چته
ا.ت: پریودم
کوک: چ...چی
ا.ت: کری؟؟ گفتم پریودم
کوک: ا..اها
ادامه دارد....
پارت ۳
ویو ا.ت
مدرسه تموم شد داشتم به خونه میرفتم که اون پسره رو دیدم( منظورش کوکه) داشت یک دختر رو بقل میکرد میدونستم همه پسرا دنبال زیر خوابین
ویو کوک
دشتم به خونه میرفتم که یه دختره بقلم کرد میدونستم همه دخترا هرزن هولش دادم به راه خودم ادامه داده
فردا
........
پاشدم آماده شدم دست صورتمو شستم صبحانه خوردم رفتم دانشگاه هر وقت اوم دختره ا.ت رو میدیدم ضربان قلبم میرفت بالا فک کنم عاشقش شدم
توی اوو بطری چیه که هش دست ا.ته و داره میخورتش
.........
زنگ تفریح رفتم پیش ا.ت و بطری رو ازش گرفتم
ا.ت : هویی بطری رو بده
کوک: بزار ببینم کی توشه بعدش میدم
رفتم در بطری رو باز کردم و بوش کردم یکیم ازش خوردم خون بود یه پوزخند زدم و گفتم
کوک: چقدر به خون تشنه ای که همش داری خون میخوری؟؟
ا.ت: من حالپ بده مجبورم
کوک: چته
ا.ت: پریودم
کوک: چ...چی
ا.ت: کری؟؟ گفتم پریودم
کوک: ا..اها
ادامه دارد....
۵.۳k
۲۷ آبان ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.