سناریو بانگو
رابطه : دوست پسرته
موضوع : اگه با هم برین پارتی
کاراکتر ها : آتسوشی ، دازای ، چویا ، رانپو ، موری
آتسوشی :
. همش سرخه
. زیاد باهات حرف نمیزنه
. ولی اگه ببینه پسری چیزی میاد سمتت اون روش بالا میاد
. زیاد هم نمی رقصه ولی اگه بهش بگی باهات برقصه قبول میکنه
دازای :
. همش می خواد باهات برقصه اونقدری که تا فردا صبح پا دردی
. از وسطای پارتی کلا صورت و رفتارش هات شد 😳
. اگه پسری چیزی بیاد سمتت هم دستش رو میشکونه 😁
. کت و شلوار می پوشه
. آخرا پارتی هم می چسبونت به دیوار و میبوستت 🙄
چویا :
. تیشرت و شلوار لش می پوشه
. با هم دیگه با موتورش میرین
. نه زیاد می رقصه نه کم
. چون تو پارتی شراب هم بود ، آخرای پارتی مست شد و انگاری که همش می خواست یه کاری بکنه 🙄
. و وقتی رسوندت خونت هم اومد تو و کارش رو انجام داد 🫢 مبارکه دو قلو اَن 😊
رانپو :
. می خواست که تا اونجا کولش کنی ، ولی بهش وعده ی شیرینی دادی و اون تا اونجا کولت کرد 😁
. لباس خاصی نمی پوشه فوقش یه کت و شلواره دیگه 🥲
. تو پارتی اصلا نمی رقصه و همش داره خوراکی می خوره که آخر کشوندیش وسط و مجبورش کردی که یه عالمه باهات برقصه
. اگه پسری چیزی بیاد سمتت عینکش رو میزنه و راز های اون پسره رو برملا می کنه بعدش دستت رو میکشه میبره یه سمت دیگه
. شب چون تو پارتی خوابت برد آوردت خونه ی خودش و با هم خوابیدین ☺️
موری :
.
.
.
.
فقط همنقدر بدون که همش داره به انواع و اقسام اعضای بدنت نگاه میکنه 🙄
چطور بود ؟ 😁
موضوع : اگه با هم برین پارتی
کاراکتر ها : آتسوشی ، دازای ، چویا ، رانپو ، موری
آتسوشی :
. همش سرخه
. زیاد باهات حرف نمیزنه
. ولی اگه ببینه پسری چیزی میاد سمتت اون روش بالا میاد
. زیاد هم نمی رقصه ولی اگه بهش بگی باهات برقصه قبول میکنه
دازای :
. همش می خواد باهات برقصه اونقدری که تا فردا صبح پا دردی
. از وسطای پارتی کلا صورت و رفتارش هات شد 😳
. اگه پسری چیزی بیاد سمتت هم دستش رو میشکونه 😁
. کت و شلوار می پوشه
. آخرا پارتی هم می چسبونت به دیوار و میبوستت 🙄
چویا :
. تیشرت و شلوار لش می پوشه
. با هم دیگه با موتورش میرین
. نه زیاد می رقصه نه کم
. چون تو پارتی شراب هم بود ، آخرای پارتی مست شد و انگاری که همش می خواست یه کاری بکنه 🙄
. و وقتی رسوندت خونت هم اومد تو و کارش رو انجام داد 🫢 مبارکه دو قلو اَن 😊
رانپو :
. می خواست که تا اونجا کولش کنی ، ولی بهش وعده ی شیرینی دادی و اون تا اونجا کولت کرد 😁
. لباس خاصی نمی پوشه فوقش یه کت و شلواره دیگه 🥲
. تو پارتی اصلا نمی رقصه و همش داره خوراکی می خوره که آخر کشوندیش وسط و مجبورش کردی که یه عالمه باهات برقصه
. اگه پسری چیزی بیاد سمتت عینکش رو میزنه و راز های اون پسره رو برملا می کنه بعدش دستت رو میکشه میبره یه سمت دیگه
. شب چون تو پارتی خوابت برد آوردت خونه ی خودش و با هم خوابیدین ☺️
موری :
.
.
.
.
فقط همنقدر بدون که همش داره به انواع و اقسام اعضای بدنت نگاه میکنه 🙄
چطور بود ؟ 😁
۱۰۹
۱۶ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.