توکیو رونجرز در ایران (پارت4)
دیدم زدن صدا سینما
طبق معمول یه آخوند داشت زر ز...... صحبت میکرد. کاکوچو ایزانا داشتن کاملان جدی به تلویزیون نگاه میکردن.ران به زور کله ی ریندو رو گرفته بود داش ناز میکرد بغزم کرده بود . از هانما عجیبتر که پشب پرده قایم شده بود داشت گریه میکرد مایکی بود که پشت مبل داشت گریه میکرد. بقیه هم رفته بودن تو بهر تلویزیون.سانزو انگار داشت انیمه هنتای میدید.
(ا/ت رو داریم که پاره شده از خنده)
ا/ت: وااااااای میتسویاااا بیا منو بدوووووووووووووز.
کانال رو عوض کردم زدم جم فود.
مایکی:چته؟@#!$%
ا/ت:خفه شو
وقتی رفتم تو آشپز خونه از صدای(هق...هق...)فهمیدم دوباره کانال رو عوض کردن. هعب خدایا. خب خب خب چی براشون درست کنم؟ معلومهههههه که قرمه سبزی درست میکنم. چی از این بهتر؟
*پرش زمانی
مایکی:من گشنمهه
ا/ت:غذا آمادس
با یوزوها و هاکای سفره رو پهن کریم همه دو زانو نشستن.
ا/ت:هوی باکا های اوسکل چرا اینجوری نشستین؟
اما: ما که مثل آدم نشستیم.
ا/ت :رسم قرمه سبزی خوردن چار زانوئه مثل من.
خلاصه همه بعد از 100تا فحش چار زانو نشستن(مایکی یه جور پاهاش به هم گره خورد فک کنم دیگه پا نشه)
تو چشم ها ی همه ستاره شکل گرفت. همه مست خوشمزگی این غذای الهی شدن.
چیفویو:همممممو مزه بهشت میده.
کوکو:چقد خوشحالم اجازه دادم پولامو خرج کنی.
مایکی:اینو اندازه دوریاکی دوست دارم
وای همه دارن از غذام تعریف میکنن چقد خوبههه
اومدم یه ملاقه قرمه سبزی رو برنجم بریزم یکمش ریخت رو دستم . دستم سوخت.
مایکی : آدمو سگ بگیره جو نگیره.(با لحن تحقیر آمیز )
همه: ...
ا/ت : میبینم ضرب المثل ایرانی یاد گرفتی.
مایکی: از اون آقا مهربونه تو تلویزیون که ریش داشت یه چیزی هم رو سرش بود یادگرفتم.
دراکن:اوسکل اون کشیش ایرانی بود.
مایکی : خاک بر سرم کنم اون که3 تا زن داشت.(کشیش ها اجازه ی ازدواج ندارن)
ا/ت:هر دوتون ک*صخلین
سنجو:ما رو اوردی ایران تو خونه نگهمون داشتی؟
ا/ت:چی؟ن نه براتون برنامه دارم. اول میریم شمال.
طبق معمول یه آخوند داشت زر ز...... صحبت میکرد. کاکوچو ایزانا داشتن کاملان جدی به تلویزیون نگاه میکردن.ران به زور کله ی ریندو رو گرفته بود داش ناز میکرد بغزم کرده بود . از هانما عجیبتر که پشب پرده قایم شده بود داشت گریه میکرد مایکی بود که پشت مبل داشت گریه میکرد. بقیه هم رفته بودن تو بهر تلویزیون.سانزو انگار داشت انیمه هنتای میدید.
(ا/ت رو داریم که پاره شده از خنده)
ا/ت: وااااااای میتسویاااا بیا منو بدوووووووووووووز.
کانال رو عوض کردم زدم جم فود.
مایکی:چته؟@#!$%
ا/ت:خفه شو
وقتی رفتم تو آشپز خونه از صدای(هق...هق...)فهمیدم دوباره کانال رو عوض کردن. هعب خدایا. خب خب خب چی براشون درست کنم؟ معلومهههههه که قرمه سبزی درست میکنم. چی از این بهتر؟
*پرش زمانی
مایکی:من گشنمهه
ا/ت:غذا آمادس
با یوزوها و هاکای سفره رو پهن کریم همه دو زانو نشستن.
ا/ت:هوی باکا های اوسکل چرا اینجوری نشستین؟
اما: ما که مثل آدم نشستیم.
ا/ت :رسم قرمه سبزی خوردن چار زانوئه مثل من.
خلاصه همه بعد از 100تا فحش چار زانو نشستن(مایکی یه جور پاهاش به هم گره خورد فک کنم دیگه پا نشه)
تو چشم ها ی همه ستاره شکل گرفت. همه مست خوشمزگی این غذای الهی شدن.
چیفویو:همممممو مزه بهشت میده.
کوکو:چقد خوشحالم اجازه دادم پولامو خرج کنی.
مایکی:اینو اندازه دوریاکی دوست دارم
وای همه دارن از غذام تعریف میکنن چقد خوبههه
اومدم یه ملاقه قرمه سبزی رو برنجم بریزم یکمش ریخت رو دستم . دستم سوخت.
مایکی : آدمو سگ بگیره جو نگیره.(با لحن تحقیر آمیز )
همه: ...
ا/ت : میبینم ضرب المثل ایرانی یاد گرفتی.
مایکی: از اون آقا مهربونه تو تلویزیون که ریش داشت یه چیزی هم رو سرش بود یادگرفتم.
دراکن:اوسکل اون کشیش ایرانی بود.
مایکی : خاک بر سرم کنم اون که3 تا زن داشت.(کشیش ها اجازه ی ازدواج ندارن)
ا/ت:هر دوتون ک*صخلین
سنجو:ما رو اوردی ایران تو خونه نگهمون داشتی؟
ا/ت:چی؟ن نه براتون برنامه دارم. اول میریم شمال.
۷.۵k
۱۵ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.