استاد سخت گیر من پارت۴
استاد سخت گیر من پارت۴
☆ویو ا.ت☆
بالاخره زنگ خورد از هوری و یانگ خداحافظی کردم و از مدرسه خارج شدم منتظر موندم تاکسی بیاد خیلی منتظر موندم ولی کسی نیومد تصمیم گرفتم پیاده برم که جونگ کوک رو دیدم
جونگ کوک: منتظر کسی هستی؟
ا.ت: منتظر تاکسیم
جونگ کوک: آخه این موقه تاکسی گیر نمیاد که بیا خودم میرسونمت
ا.ت: نه ممنون خودم پیاده میرم راهی نیست
جونگ کوک: خونت کجاست مگه؟
ا.ت:(فکر کنین یه جاییرو گفت حالا)
چونگ کوک: خیلی دوره کهه نه خطرناکه این موقه خودم میبرمت
ا.ت: اما
جونگ کوک: بشین تو ماشین اما نداریم
ا.ت: ب.باشه
جونگ کوک: میگما یه سوال بپرسم؟
ا.ت: بفرمایین
جونگ کوک: دوست پسر داری؟
ا.ت: هیچ استادی از دانش اموزش همچین سوالی رو نمیپرسه ولی خب نه ندارم
جونگ کوک: اخیش(تو دلش)
جونگ کوک: آها آره ببخشید
ا.ت: رسیدیم
مرسی که منو تا خونمون رسوندین
جونگ کوک: خواهش میکنم
جونگ کوک: راستی از این به بعد هم خودم میام دنبالت و میرسونم متوجه شدی؟(جدی)
ا.ت: بچه ها شک میکنن
جونگ کوک: به اونا مربوط نیست
ا.ت: آخه
جونگ کوک: برو رو حرف استادت حرف نزن
ا.ت: خداحافظ
جونگ کوک: بای بای
☆ویو ا.ت☆
بالاخره زنگ خورد از هوری و یانگ خداحافظی کردم و از مدرسه خارج شدم منتظر موندم تاکسی بیاد خیلی منتظر موندم ولی کسی نیومد تصمیم گرفتم پیاده برم که جونگ کوک رو دیدم
جونگ کوک: منتظر کسی هستی؟
ا.ت: منتظر تاکسیم
جونگ کوک: آخه این موقه تاکسی گیر نمیاد که بیا خودم میرسونمت
ا.ت: نه ممنون خودم پیاده میرم راهی نیست
جونگ کوک: خونت کجاست مگه؟
ا.ت:(فکر کنین یه جاییرو گفت حالا)
چونگ کوک: خیلی دوره کهه نه خطرناکه این موقه خودم میبرمت
ا.ت: اما
جونگ کوک: بشین تو ماشین اما نداریم
ا.ت: ب.باشه
جونگ کوک: میگما یه سوال بپرسم؟
ا.ت: بفرمایین
جونگ کوک: دوست پسر داری؟
ا.ت: هیچ استادی از دانش اموزش همچین سوالی رو نمیپرسه ولی خب نه ندارم
جونگ کوک: اخیش(تو دلش)
جونگ کوک: آها آره ببخشید
ا.ت: رسیدیم
مرسی که منو تا خونمون رسوندین
جونگ کوک: خواهش میکنم
جونگ کوک: راستی از این به بعد هم خودم میام دنبالت و میرسونم متوجه شدی؟(جدی)
ا.ت: بچه ها شک میکنن
جونگ کوک: به اونا مربوط نیست
ا.ت: آخه
جونگ کوک: برو رو حرف استادت حرف نزن
ا.ت: خداحافظ
جونگ کوک: بای بای
۴.۰k
۱۹ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.