تک پارتی
تک پارتی کوکـ
+دیگه نمیخوای بریم آماده شیم؟ اخه ساعت 7:15
_اوه شت... نه یعنی ای وای خب برو اماده شو
+اگه ولم کنی میرم
_(خنده) باشه بابا
کوک ا/ت رو ول کردم و ا/ت به سمت اتاق دوید و شروع به میکاپ خودش کرد... بعد از 30 مین به بیرون اومد.
_واووووو خانومم میدزدنتا
+(خنده) نترس قبل من تو رو میدزدن
_قربونت برم من(کوک به سمت ا/ت رفت و سرشو بوسیدو یهو بغضش گرفت)
+چی شد بانی کوچولوم؟ خوبی؟ اتفاقی افتاده؟
_نه عشقم مشکلی نیست بریم(:
+یااااا کارت به جایی رسیده که دیگه به دلیل زندگیت هم هیچی نمیگییییی؟
_خنده چیزی نیست کوچولوی من بریم
+من نمیام
_چرا؟
+تا نگی چته نمیام
_آخه...
+زهرمـــــــار بگووو
_بهت گفتم بعد مهمونی بهت میگم
+قول انگشتی بده
_بیا(بهم قول دادن و به سمت ماشین رفتن)
بعد از 15 مین به یه عمارت مجلل رسیدن (اسلاید دو)
+اینجاس؟
_اوهوم
کوک پیاده شد و به سمت در ا/ت رفت و درشو باز کرد و دستشو دراز کرد
_پیاده شید مادمازل....
+دیگه نمیخوای بریم آماده شیم؟ اخه ساعت 7:15
_اوه شت... نه یعنی ای وای خب برو اماده شو
+اگه ولم کنی میرم
_(خنده) باشه بابا
کوک ا/ت رو ول کردم و ا/ت به سمت اتاق دوید و شروع به میکاپ خودش کرد... بعد از 30 مین به بیرون اومد.
_واووووو خانومم میدزدنتا
+(خنده) نترس قبل من تو رو میدزدن
_قربونت برم من(کوک به سمت ا/ت رفت و سرشو بوسیدو یهو بغضش گرفت)
+چی شد بانی کوچولوم؟ خوبی؟ اتفاقی افتاده؟
_نه عشقم مشکلی نیست بریم(:
+یااااا کارت به جایی رسیده که دیگه به دلیل زندگیت هم هیچی نمیگییییی؟
_خنده چیزی نیست کوچولوی من بریم
+من نمیام
_چرا؟
+تا نگی چته نمیام
_آخه...
+زهرمـــــــار بگووو
_بهت گفتم بعد مهمونی بهت میگم
+قول انگشتی بده
_بیا(بهم قول دادن و به سمت ماشین رفتن)
بعد از 15 مین به یه عمارت مجلل رسیدن (اسلاید دو)
+اینجاس؟
_اوهوم
کوک پیاده شد و به سمت در ا/ت رفت و درشو باز کرد و دستشو دراز کرد
_پیاده شید مادمازل....
۶.۱k
۲۸ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.