قشنڪَی زندڪَی یڪیش مـوهاے تـوست... ڪَل مـن ! نہ این ڪہ راه بروے باد را پریشان ڪنی ...نہ ! در آغوشـم بخـوابی ڪه مـوهات را نفـس بڪشم ... آرام در باغ روحت بچرخـم در بهـشت پرتقـال و نارنـج و قشنڪَی بودنت را بہ تنت بڪَویم...
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.