دختر گوجو پارت : ۱۴
* اکینا تاتی تاتی راه رفت و سمت گوجو اومد و پای گوجو رو بغل کرد
گوجو در ابر ها محو شد و پیش جبرئیل رفت*
اکینا : با..با ؟
گوجو: جونممم ؟؟ ... بیا بغلم فرشته کوچولو من !..
سوکونا : گمشو اونور این فرشته مال خودمه
گوجو: گوه نخور مرتیکه تتو زده * بغل کردن اکینا *
مگومی: اون بچه مال خودمه غلط اضافه نخورید
می می : مال منه گمشید اونور
یوتا : خفه میشید یا نههههههه ؟؟؟ * چنان عربده ای زد که کل بیمارستان به چوخ رفت *
* اکینا تاتی تاتی کنان سمت نانامی رفت و گفت : چرا همشون انقدر گوه میخورن ؟
نانامی : خجالت بکشید به بچه زیر ۴ سال فحش یاد دادید ؟
گوجو: برای جامعه به دردش میخوره
سوکونا : پدر نمونه سال
مگومی : باید مجسمشو درست کنن
پرستار : یه مست روانی ریختن تو بیمارستان
گوجو: * لبخند دختر کش به پرستار و گفت: روانی یا نفس گیر ؟
اکینا : عمو نانامی ؟
نانامی : هوم ؟
اکینا : بابا.. د..داره لاس میزنه ؟
مگومی : اره ..
اکینا : * با ذوق گفت : با..با بیا .. باهاش ..برو تو اتاق
سوکونا : گوجو کی وقت کردی این بچه رو منحرف کنی ؟
گوجو: از اول منحرف بود
می می : مشخصه
یوتا : بیش از حد مشخصه
پرستار : خفه شید ، الان زنگ میزنم پلیس فتا
یه بنده خدا : حاج آقا اومد جمع کنید !!
حاج اقا : اسلام علیک یا نبی الله
گوجو: صلوات !
سوکونا: الله اکبر
خانوم چادرت کو ؟ * اشاره به گوجو *
گوجو: اوی وای لعنت بر شیطان و خاندان شیطان من چگونه چادر از سرم افتاده است؟
حاج اقا: خواهرم خداوند بخشنده هست نگران نباش امیدت به خدا باشه
مگومی : صلوات!!
یوتا : الله
نانامی : احسنت
می می : الله اکبر
حاج اقا : * یک سوره رو به زبان عربی خوند *
گوجو: این چی میگه ؟ من عربی بلد نیستم
سوکونا: میگه به جرم حموم نداشته دستگیره در میشید * این هم عربی بلد نیست یچی میگه *
مگومی : الله اکبر !!
ببخشید دیر پارت دادم😅😅😅
گوجو در ابر ها محو شد و پیش جبرئیل رفت*
اکینا : با..با ؟
گوجو: جونممم ؟؟ ... بیا بغلم فرشته کوچولو من !..
سوکونا : گمشو اونور این فرشته مال خودمه
گوجو: گوه نخور مرتیکه تتو زده * بغل کردن اکینا *
مگومی: اون بچه مال خودمه غلط اضافه نخورید
می می : مال منه گمشید اونور
یوتا : خفه میشید یا نههههههه ؟؟؟ * چنان عربده ای زد که کل بیمارستان به چوخ رفت *
* اکینا تاتی تاتی کنان سمت نانامی رفت و گفت : چرا همشون انقدر گوه میخورن ؟
نانامی : خجالت بکشید به بچه زیر ۴ سال فحش یاد دادید ؟
گوجو: برای جامعه به دردش میخوره
سوکونا : پدر نمونه سال
مگومی : باید مجسمشو درست کنن
پرستار : یه مست روانی ریختن تو بیمارستان
گوجو: * لبخند دختر کش به پرستار و گفت: روانی یا نفس گیر ؟
اکینا : عمو نانامی ؟
نانامی : هوم ؟
اکینا : بابا.. د..داره لاس میزنه ؟
مگومی : اره ..
اکینا : * با ذوق گفت : با..با بیا .. باهاش ..برو تو اتاق
سوکونا : گوجو کی وقت کردی این بچه رو منحرف کنی ؟
گوجو: از اول منحرف بود
می می : مشخصه
یوتا : بیش از حد مشخصه
پرستار : خفه شید ، الان زنگ میزنم پلیس فتا
یه بنده خدا : حاج آقا اومد جمع کنید !!
حاج اقا : اسلام علیک یا نبی الله
گوجو: صلوات !
سوکونا: الله اکبر
خانوم چادرت کو ؟ * اشاره به گوجو *
گوجو: اوی وای لعنت بر شیطان و خاندان شیطان من چگونه چادر از سرم افتاده است؟
حاج اقا: خواهرم خداوند بخشنده هست نگران نباش امیدت به خدا باشه
مگومی : صلوات!!
یوتا : الله
نانامی : احسنت
می می : الله اکبر
حاج اقا : * یک سوره رو به زبان عربی خوند *
گوجو: این چی میگه ؟ من عربی بلد نیستم
سوکونا: میگه به جرم حموم نداشته دستگیره در میشید * این هم عربی بلد نیست یچی میگه *
مگومی : الله اکبر !!
ببخشید دیر پارت دادم😅😅😅
۴.۹k
۰۶ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.