برادر من

برادر من پارت ۲۴
تهیونگ:ما میتونیم فکر کنیم بعدا بهتون بگیم؟؟؟
هینو:آره ولی باید طی این یکی دو روز باشه وگرنه جنین آسیب زیاد تری وارد میکنه هرچه زود تر باید دوره درمانی ا/ت شروع بشه البته اگه بخواد جنین رو نگه داره
تهینگ:مرسی
از اونجا اومدیم بیرون و رفتیم سمت ساحل توی کل راه ا/ت هیچ حرفی نزد
از ماشین پیاده شدیم و به سمت دریا قدم زدیم خواستم سر صحبتو با ا/ت باز کنم ولی اون واقعا بهم ریخته بود
دستمو گذاشتم روی شونش و گفتم:
نگران نباش درست میشه زندگی مر از این دوراهی هاست و هر کسی بالاخره باید یکی از اون راها رو انتخاب کنه
ا/ت:من نمیدونم باید چیکار کنم
نمیدونم چی درسته چی غلط اگر مامانم اینجا بود حتما بهترین راه رو به ما پیشنهاد میداد تهیونگ..... من نمیدونم