گفتم خموش
گفتم خموش
و همچون نسیم صبح
لرزان
و بی قرار
وزیدم به سوی تو
اما تو هیچ بودی
و دیدم هنوز هم
در سینه هیچ نیست
بجز آرزوی تو!
#فروغ_فرخزاد
https://t.me/joinchat/AAAAAEBUN-QrbhId6B4FKA
و همچون نسیم صبح
لرزان
و بی قرار
وزیدم به سوی تو
اما تو هیچ بودی
و دیدم هنوز هم
در سینه هیچ نیست
بجز آرزوی تو!
#فروغ_فرخزاد
https://t.me/joinchat/AAAAAEBUN-QrbhId6B4FKA
۱.۸k
۱۰ اسفند ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.