بدهی برای من شروعه~ ۷

اول از اینکه تو استوری یکم بد حرف زدم ببخشید عصابم خوردیده بود👈🏻👉🏻😔
_________
《لباس ا/ت را در اسلاید دوم مشاهده نمایید》(هرکی گزارش کنه...)
ا/ت: عه وا؟
مایکی: آره
*اینا میرن بیرون و نمیدوم دوریاکی میخرن و فلان اینا و بعدش کم کم غروب میشه برمیگردن خونه و میرن تو حیاط پشتی خونهه با چندتا خاک تو سرم(خاک تو سرم= ابجو😔😂) میشینن روی مبله و مسخره بازی و اره*
ران: ریندو سانزو نباش
سانزو : هاح؟
ا/ت: دیوونه ها برای چی باید سانزو ریتدو باشه؟ نه نه یعنی ریندو سانزو باشه؟
*ا/ت یه لیوان از خاک توسرم دستشه و یکم ازش میخوره*
ران: نخور
ا/ت: ها؟
*ران لیوان از ا/ت میگیره*
ران: گفتم نخور
ا/ت: چرا؟
ران: هنوز بچه ای
ا/ت: پسش بدههه من ۲۲ سالمههههه
ران: منم ۳۰ سالمه و میگم نباید بخوری
ا/ت: پسششش بدههههه پیرمرددددددد
ران: نمیدمم
*ران لیوانو میگیره بالا که ا/ت دستش نرسه*
ا/ت: پسش بدههععع رانننننن
ران: دیدی هنوز بچه ای دقیقادمثل ریندو
ریندو: به من چه ربطی داشتتتت *داد میباشد فرزندانم*
ران: هنوز بچه ای مگه اشتباهه ریندو؟
ا/ت: ران برو با داداشت این بلا بیاررر نه ممن
ران: حداقل ریندو ازت بزرگتره
ا/ت: جوری‌حرف‌نزن انگا یه پیرمردیییی پسش بدههه بادمجون زرافههههه بی خاصیتتتتتت (نویسنده از شدت خنده شهید شد😂😔)