♕در این بازی عشق و مرگ یکیست♕پارت 14 قسمت دوم
ظرفا داشت تموم میشد که یهو بزغاله اومدو دستمو کشید و به دستم نگاه کرد.«+شت حواسم به تتو نبود الان میفهمه خب لیا خونسرد باش مشکلی نیست»(اگه یادتون نیست لیا یه تتو به طرح پر داشت و اعضای مهم گروه پر سیاه این طرح رو دارند)+چیکار میکنید _این تتو چیه رو دستت +چی؟ و دستمو از دستش کشیدم بیرون +تتو _چرا طرحش این شکلیه +طرح پره تا حالا پر ندیدی _نکنه تو...+من چی؟ _تهیونگ مهمون نا خونده داریم #منو صدا زدی «+اوضا داره خطری میشه باید فرار کنم»
#واوو تتوشو خب یه دختر چه دلو جرئتی داره با پای خودت اومدی تو تله
از زبون لیا: باید زود تر فرار میکردم داشتند نزدیکو نزدیک تر میشدند. چاره ای نبود تمام قدرتمو جمع کردم و با زانو زدم به جا حساس اون بزغاله فک کنم یکم محکم زدم بدبخت از درد افتاد رو زمین _تهیو... نگ بگ.یر..ش
تهیونگ داشت میومد سمتم
پشتو کنارم دیوار بود پریدم ویکی از پاهامو محکم هل دادم روی دیوار و با اون یکی پام زدم زیر فک تهیونگ بدبخت پرت شد رو زمین منم فرصت رو قنیمت شمردم و زدم بیرون سریع سوار ماشین شدمو با تمام سرعت رانندگی کردم دو بارم نزدیک بود چپ کنم تا رسیدم خونه.
از زبون کوک: داشتم از در اشپز خونه رد میشدم که یه تتو دیدم رو دست اون خدمتکاره رفتم جلوتر طرح پر بود. اون از اعضای مهم گروه پر سیاه بود (بدبخت نمیدونه اون وارثه گروهه)اگر گروگانش بگیرم شاید بتونم چیز خوبه ازش به دست بیارم واسه همین جلو رفتم (حرفاشون رو نمینویسم)وقتی تهیونگ اونو گفت اومد جلو منم باش جلو اومدم که یهو یه درد خیلی خیلی بدی حس کردم دردش از درد سه تا گلوله بیشتر بود. افتادم رو زمین _تهیو...نگ بگ.. یر.. ش تهیونگ تا اینو شنید رفت جلو ولی اون دختره با یه حرکت زدش زمین. فلفل نبین چه ریزه بشکن ببین چه تیزه قبلا به این ضرب المثل اعتقادی نداشتم ولی الان همه چیز تغییر کرد. دختره سریع دوید بیرون اه از دستم در رفت £هی پسر چی شده (علامت شوگا) اومد منو بلند کرد £نامجون بیا اینجا^چی شد.. هی شماها چتون شده چرا افتادین رو زمین (داشت میومد طرف ما که پاش به صندلی گیر کردو با مخ اومد رو زمین)£زارت _یکی باید بیاد اینو جمع کنه #بنازم به گروهمون ریدی که پسر ^تو به روم نیار #نامی بیا منو بلند کن ^خب توضیح میدید چه اتفاقی افتاده؟(رفتن رو مبل نشستن)_خدمتکار جدیده یکی از اعضای مهم پر سیاه بود ^چرا میگی بود اصلا تو از کجا میدونی؟_اولا رو دستش تتوی پر بود و دوما از دستمون فرار کرد £از اولم گفتم این خیلی مشکوک بود«_ نامجون داشت خودشو کنترل میکرد که نخنده»_به چی میخندی ^هیچی فقط _فقط چی؟ ^اون چجوری شما رو زد زمین؟ £واسه منم سواله _نچ نچ نچ تهیونگ بمیرم واسه خودمو خودت ریدیم با این گروه جمع کردنمون #همینو بگو £خب حالا چیکار میخوای بکنی
#واوو تتوشو خب یه دختر چه دلو جرئتی داره با پای خودت اومدی تو تله
از زبون لیا: باید زود تر فرار میکردم داشتند نزدیکو نزدیک تر میشدند. چاره ای نبود تمام قدرتمو جمع کردم و با زانو زدم به جا حساس اون بزغاله فک کنم یکم محکم زدم بدبخت از درد افتاد رو زمین _تهیو... نگ بگ.یر..ش
تهیونگ داشت میومد سمتم
پشتو کنارم دیوار بود پریدم ویکی از پاهامو محکم هل دادم روی دیوار و با اون یکی پام زدم زیر فک تهیونگ بدبخت پرت شد رو زمین منم فرصت رو قنیمت شمردم و زدم بیرون سریع سوار ماشین شدمو با تمام سرعت رانندگی کردم دو بارم نزدیک بود چپ کنم تا رسیدم خونه.
از زبون کوک: داشتم از در اشپز خونه رد میشدم که یه تتو دیدم رو دست اون خدمتکاره رفتم جلوتر طرح پر بود. اون از اعضای مهم گروه پر سیاه بود (بدبخت نمیدونه اون وارثه گروهه)اگر گروگانش بگیرم شاید بتونم چیز خوبه ازش به دست بیارم واسه همین جلو رفتم (حرفاشون رو نمینویسم)وقتی تهیونگ اونو گفت اومد جلو منم باش جلو اومدم که یهو یه درد خیلی خیلی بدی حس کردم دردش از درد سه تا گلوله بیشتر بود. افتادم رو زمین _تهیو...نگ بگ.. یر.. ش تهیونگ تا اینو شنید رفت جلو ولی اون دختره با یه حرکت زدش زمین. فلفل نبین چه ریزه بشکن ببین چه تیزه قبلا به این ضرب المثل اعتقادی نداشتم ولی الان همه چیز تغییر کرد. دختره سریع دوید بیرون اه از دستم در رفت £هی پسر چی شده (علامت شوگا) اومد منو بلند کرد £نامجون بیا اینجا^چی شد.. هی شماها چتون شده چرا افتادین رو زمین (داشت میومد طرف ما که پاش به صندلی گیر کردو با مخ اومد رو زمین)£زارت _یکی باید بیاد اینو جمع کنه #بنازم به گروهمون ریدی که پسر ^تو به روم نیار #نامی بیا منو بلند کن ^خب توضیح میدید چه اتفاقی افتاده؟(رفتن رو مبل نشستن)_خدمتکار جدیده یکی از اعضای مهم پر سیاه بود ^چرا میگی بود اصلا تو از کجا میدونی؟_اولا رو دستش تتوی پر بود و دوما از دستمون فرار کرد £از اولم گفتم این خیلی مشکوک بود«_ نامجون داشت خودشو کنترل میکرد که نخنده»_به چی میخندی ^هیچی فقط _فقط چی؟ ^اون چجوری شما رو زد زمین؟ £واسه منم سواله _نچ نچ نچ تهیونگ بمیرم واسه خودمو خودت ریدیم با این گروه جمع کردنمون #همینو بگو £خب حالا چیکار میخوای بکنی
۱۶.۲k
۲۷ آبان ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.