شوهر سخت گیر من پارت ۴
شوهر سر سخت من پارت ۴
پارت ۴
من کوک عدا مونو خوردیم و رفتیم اتاقمون و خوابیدیم
"صبح"
"ا/ت ویو"
اوفف بازم صبح
ا/ت:کوک بیدار شو ببین ساعت چنده
کوک:ولم کن مگه چنده
ا/ت:ساعت ۷
کوک:من که یات ۷و نیم میرم ولم کن بزار بخابم
ا/ت:نه الان پاشو برو حاضر شو منم میرم صبحونه درست کنن
کوک:باشه برو
من رفتم زود زود خودمو اماده کردم رفتم اشپزخونه صبحونه حاصر کردم و میزو چیدم و همه اومدن
همه روی صندلی نشسته بودن که زنگ در خورد
+:برو درو باز کن
؟:باشه
خدمتکار رفت درو باز کرد که یه خانومی اومد بهش میخورد ۲۴ سالش باشه
*اهنگ:رادیکا او او رادیکا*این اهنگ رادیکای افریته هست که وقتی میخاد کاری کنه یا یجای میاد😂*
+:سلام دخترم چطوری خوشومدی
ایش این مادر شوهرمم چقد بهش اهمیت میده
رادیکا:سلام خاله حالتون چطوره
+:ما خوبیم
کوک:خوشومدی رادیکا
رادیکا:ممنون کوک تو چطوری
ا/ت:کوک؟
رادیکا:شما؟
کوک:این همسرمه ا/ت
رادیکا:خوشبختم منم رادیکا*دستشو سمت ا/دراز کرد*
ا/ت:......
کوک:همسرم از تماس بدنی با دیگرا خوشش نمیاد
رادیکا:اووو
+:دخترم تو بیا بشین، خدمتکار بیا وسایل خانومو ببر اتاقشون
و خدمتکار وسیله هاشو برد اتاق مهمون
رادیکا:کوک
ا/ت:کوک نه جونگکوک
رادیکا:باشه جونگکوک کی ازدواج کردی
کوک:سه ماه پیش
رادیکا:اهمم
ایش ازین دختره خوشم نیومد همش به کوک من میگه کوک اخه افریته ی خر
من حرصم درومده بود صدام درومد
ا/ت:عشقم میشه بگی رادیکا خانوم کی و کی باهاش اشنا شدین
کوک:عزیزم رادیکا یه سال پیش باهاش اشنا شدم تو فرودگاه و دوستمه
ا/ت:که اینطور باشه، عزیزم بلند شو زود باش دیرا میشه
کوک:بزار بخورم
ا/ت:نمیخاد من تو ظرف غدا برات عذا گذاشتم شرکت بخور الان دیرت میشه
و کوک رو بدرقه کردم و اومدم سالن
حس خوبی به اون رادیکا نداشتم خیلی افریته(نمیدونم دریت نوشتم یانه اگه غلط نوشتم تو کامنتا بنویس) هست بیخیال شدمو رفتم اتاقم گوشیمو برداشتم که زنگ خورد
ا/ت:سلام
آنا:سلام چه عجب گوشیو برداشتی
ا/ت:تو کی زنگ زدی که من برنداشتم
خوب چخبرا خوبی
آنا:خوبم و یه خبری دارم
ا/ت:چی
آنا:داداشت ازم خواستگاری کرد
ا/ت:چی واقعا از توی بزعال خواستگاری کرد داداش بیچارم
آنا:ساکت شو اشغال مثلا من دوست چندین و چند سالتمااا
ا/ت:قبول کردی
آنا:نه چیزه هنوز جوابی بهش ندادم
ا/ت:قبول کن خودت میدونی اون چقدر دوست داره بعد مرگ بابام اون رفت المان درسته مامانم اینا پولی ندارن ولی داداشم پولدار شده چه میخای دیگه یه شوهر پولدار جداب خوش اخلاق مهربون خشگلو..
آنا:بسه بسع فهمیدم باشه
ا/ت:بای
"فلش بک پیش رادیکا"
+:دخترم خودت میدونی...
ادامه دارد....
شرط
لایک ۵۰
کامنت: باید بزاری اجباری
پیحی که اگه این پیجم مسدود بشه باهاش فعالیت میکنم فالو https://wisgoon.com/daddy_jeon_34_2
پارت ۴
من کوک عدا مونو خوردیم و رفتیم اتاقمون و خوابیدیم
"صبح"
"ا/ت ویو"
اوفف بازم صبح
ا/ت:کوک بیدار شو ببین ساعت چنده
کوک:ولم کن مگه چنده
ا/ت:ساعت ۷
کوک:من که یات ۷و نیم میرم ولم کن بزار بخابم
ا/ت:نه الان پاشو برو حاضر شو منم میرم صبحونه درست کنن
کوک:باشه برو
من رفتم زود زود خودمو اماده کردم رفتم اشپزخونه صبحونه حاصر کردم و میزو چیدم و همه اومدن
همه روی صندلی نشسته بودن که زنگ در خورد
+:برو درو باز کن
؟:باشه
خدمتکار رفت درو باز کرد که یه خانومی اومد بهش میخورد ۲۴ سالش باشه
*اهنگ:رادیکا او او رادیکا*این اهنگ رادیکای افریته هست که وقتی میخاد کاری کنه یا یجای میاد😂*
+:سلام دخترم چطوری خوشومدی
ایش این مادر شوهرمم چقد بهش اهمیت میده
رادیکا:سلام خاله حالتون چطوره
+:ما خوبیم
کوک:خوشومدی رادیکا
رادیکا:ممنون کوک تو چطوری
ا/ت:کوک؟
رادیکا:شما؟
کوک:این همسرمه ا/ت
رادیکا:خوشبختم منم رادیکا*دستشو سمت ا/دراز کرد*
ا/ت:......
کوک:همسرم از تماس بدنی با دیگرا خوشش نمیاد
رادیکا:اووو
+:دخترم تو بیا بشین، خدمتکار بیا وسایل خانومو ببر اتاقشون
و خدمتکار وسیله هاشو برد اتاق مهمون
رادیکا:کوک
ا/ت:کوک نه جونگکوک
رادیکا:باشه جونگکوک کی ازدواج کردی
کوک:سه ماه پیش
رادیکا:اهمم
ایش ازین دختره خوشم نیومد همش به کوک من میگه کوک اخه افریته ی خر
من حرصم درومده بود صدام درومد
ا/ت:عشقم میشه بگی رادیکا خانوم کی و کی باهاش اشنا شدین
کوک:عزیزم رادیکا یه سال پیش باهاش اشنا شدم تو فرودگاه و دوستمه
ا/ت:که اینطور باشه، عزیزم بلند شو زود باش دیرا میشه
کوک:بزار بخورم
ا/ت:نمیخاد من تو ظرف غدا برات عذا گذاشتم شرکت بخور الان دیرت میشه
و کوک رو بدرقه کردم و اومدم سالن
حس خوبی به اون رادیکا نداشتم خیلی افریته(نمیدونم دریت نوشتم یانه اگه غلط نوشتم تو کامنتا بنویس) هست بیخیال شدمو رفتم اتاقم گوشیمو برداشتم که زنگ خورد
ا/ت:سلام
آنا:سلام چه عجب گوشیو برداشتی
ا/ت:تو کی زنگ زدی که من برنداشتم
خوب چخبرا خوبی
آنا:خوبم و یه خبری دارم
ا/ت:چی
آنا:داداشت ازم خواستگاری کرد
ا/ت:چی واقعا از توی بزعال خواستگاری کرد داداش بیچارم
آنا:ساکت شو اشغال مثلا من دوست چندین و چند سالتمااا
ا/ت:قبول کردی
آنا:نه چیزه هنوز جوابی بهش ندادم
ا/ت:قبول کن خودت میدونی اون چقدر دوست داره بعد مرگ بابام اون رفت المان درسته مامانم اینا پولی ندارن ولی داداشم پولدار شده چه میخای دیگه یه شوهر پولدار جداب خوش اخلاق مهربون خشگلو..
آنا:بسه بسع فهمیدم باشه
ا/ت:بای
"فلش بک پیش رادیکا"
+:دخترم خودت میدونی...
ادامه دارد....
شرط
لایک ۵۰
کامنت: باید بزاری اجباری
پیحی که اگه این پیجم مسدود بشه باهاش فعالیت میکنم فالو https://wisgoon.com/daddy_jeon_34_2
۱۳۸.۹k
۱۰ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۹۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.