Pنمیدونم چند
داشتن دیدم میزدن
دیگه رفتم سر کلاس
دو دقیقه بعد
تواین دودقیقه همش یکی همش داشت نگاهم میکرد و تمرکزی رو درس نداشتم هوففف ولش کن هانا
ولی همش ذهنم رو درگیر میکنه خداااااااا
یک ساعت بعد
اخیش زنگ خورد
رفتم بیرون ولی چند نفر کشیدیم تو حیاط پشتی
هانا:هی دارین چیکار میکنین(ترس)
پسر اولی:فکر کنم تازه واردی نه(پوزخند)
دختراولی:اخیش چوچولو ترسیده(لوپشو کشید)
هانا:چرا آوردیم اینجا؟
پسرسومی:اومممم شاید برای اذیت کردن
هانا:چی……اییییییییییییی(جیغ)
دیدم که رو انگشتم یه زخم عمیق هست
هانا:موهامممممممم(موهاش که تا زیر باسن*ش بود رو تا آخرای کمرش کوتاه کردن)
دختر دومی:خیلی داره جیغ جیغ میکنه دد*ی دهنش رو ببند
پسر اولی:چش*م بیبی
و اما این روند پیش میره تااا یک ساعت و الان لباس هانا پر خونه و گردنش کبود(کی*س مار*ک نه)
ویو راوی
هانا بعد از اینکه پسرا و دخترا ولش کردن سریع رفت گوشیش رو پیدا کرد و به دد*یش زنگ زد و رفت تو دستشویی
کوک:جانم عرو*سک
هانا:کوکککک(گریه)
کوک:چیشده هانا(داد و ترس)
هانا:فقط بیا اینجا همین
کوک:چشم بیب الان میام تو فقط گریه نکن
از دستشویی زدم بیرون که دیدم
ادامه دارد
دیگه رفتم سر کلاس
دو دقیقه بعد
تواین دودقیقه همش یکی همش داشت نگاهم میکرد و تمرکزی رو درس نداشتم هوففف ولش کن هانا
ولی همش ذهنم رو درگیر میکنه خداااااااا
یک ساعت بعد
اخیش زنگ خورد
رفتم بیرون ولی چند نفر کشیدیم تو حیاط پشتی
هانا:هی دارین چیکار میکنین(ترس)
پسر اولی:فکر کنم تازه واردی نه(پوزخند)
دختراولی:اخیش چوچولو ترسیده(لوپشو کشید)
هانا:چرا آوردیم اینجا؟
پسرسومی:اومممم شاید برای اذیت کردن
هانا:چی……اییییییییییییی(جیغ)
دیدم که رو انگشتم یه زخم عمیق هست
هانا:موهامممممممم(موهاش که تا زیر باسن*ش بود رو تا آخرای کمرش کوتاه کردن)
دختر دومی:خیلی داره جیغ جیغ میکنه دد*ی دهنش رو ببند
پسر اولی:چش*م بیبی
و اما این روند پیش میره تااا یک ساعت و الان لباس هانا پر خونه و گردنش کبود(کی*س مار*ک نه)
ویو راوی
هانا بعد از اینکه پسرا و دخترا ولش کردن سریع رفت گوشیش رو پیدا کرد و به دد*یش زنگ زد و رفت تو دستشویی
کوک:جانم عرو*سک
هانا:کوکککک(گریه)
کوک:چیشده هانا(داد و ترس)
هانا:فقط بیا اینجا همین
کوک:چشم بیب الان میام تو فقط گریه نکن
از دستشویی زدم بیرون که دیدم
ادامه دارد
۵.۹k
۲۴ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.