وقتی دکتر بود و تو خدمتکارش
پارت: 3
_یکم مکث کرد گف..
عامم ار ارع خوبه..(:
جیمین ویو
ازم پرسید ببینه لباس خوبه
ولی شبیه فرشته ها
شده بود با اون لباس صورتی
لپای سرخ وکیوتش
یهو ب خودم اومدم و گفتم خوبه
ولی هول شده بودم..
چند تا کار بهش گفتم تا روز اول بش سخت نگیرم ولی دلم نمیومد..
ولی اون با قبول کرد
ا.ت ویو
آقای پارک خیلی مهربونه فق چند
تا کار رو بهم گفت ک میتونم از پسش
در بیام منم با کمال میل قبول کردم
و رفتم انجامش بدم تا اون هم
به بیماراش خدمات رسانی کنه..
از دور دیدم یک مردی سمت اتاق
دکتر رفت و درو بست ..
من هم کارها رو انجام دادم و
داشتم آماده میشدم تا برم هتل
مرد از اتاق بیرون اومد و رو کرد ب دکتر
و ازش تشکر کرد و بیرون رفت
منم هم رفتم سمت آقای پارک و
گفتم ...
_یکم مکث کرد گف..
عامم ار ارع خوبه..(:
جیمین ویو
ازم پرسید ببینه لباس خوبه
ولی شبیه فرشته ها
شده بود با اون لباس صورتی
لپای سرخ وکیوتش
یهو ب خودم اومدم و گفتم خوبه
ولی هول شده بودم..
چند تا کار بهش گفتم تا روز اول بش سخت نگیرم ولی دلم نمیومد..
ولی اون با قبول کرد
ا.ت ویو
آقای پارک خیلی مهربونه فق چند
تا کار رو بهم گفت ک میتونم از پسش
در بیام منم با کمال میل قبول کردم
و رفتم انجامش بدم تا اون هم
به بیماراش خدمات رسانی کنه..
از دور دیدم یک مردی سمت اتاق
دکتر رفت و درو بست ..
من هم کارها رو انجام دادم و
داشتم آماده میشدم تا برم هتل
مرد از اتاق بیرون اومد و رو کرد ب دکتر
و ازش تشکر کرد و بیرون رفت
منم هم رفتم سمت آقای پارک و
گفتم ...
۶.۲k
۲۷ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.