فیک کور پارت۱۹
کامپیوترو برمیداده و میزنه تو شارژ ومیخوابه.
صبح.
ا/ت:هااام.(خمیازه میکشه.)
ا/ت کامپیوترو از شارژ درمیاره و بقیه ی ویدیو ی دیشیو میبینه.
داخل ویدیو.
مادر بچه:سلام من مامور دان بی هستم که امروز بالاخره وارد گروه بی تی اس بشم،من داخل مخفیگاه با یک نفر به نام شوگا دوست شدم که خیلی باهاش صمیمی شدم ،من درمورد بچم چیزی نگفتم تا جونش به خطر نیافته پس اگر یه روزی من بمیرم،یا به قتل برسم به بچم هیچ اسیبی رسونده نمیشه.
اتمام ویدیو.
ا/ت:این یکی چیه؟(روی اون یکی ویدیو کلید میکنه.)
داخل ویدیو.
مادربچه:من موقعیتم لو رفته این ویدیو میگیرم تا بگم که... .(یهو برقا میرن و صدای باز شدن در میاد.)اون اینجاست...(دوربین هنوز روشنه و داره ضبط میکنه اما متوجه ی این نمیشه.)دخترم گوش کن تو باید قایم بشی ،باشه.
دختر بچه:نه نه پس توچی مامان.
مادر بچه:من باید از تو مراقبت کنم...بیا اینارو بگیر با خودت قایمشون کن برو تو کمد باشه هر صدای هر چیزی دیدی از کمد بیرون نیا.
دختر بچه:مامان(با بغض.)
مادر بچه:بغض نکن بیا بغلم.(پیشونیشو بوس میکنه.)ما باید قوی باشیم...باشه.
دختر بچه:باشه.
مادر بچه:خوبه حالا برو...گریه نکن باشه.
دختر بچه:باشه.(میره تو کمد.)
مادر بچه:دوست دارم.(درو میبنده.)
دختر بچه:منم.(اروم.)
مادربچه:نه...نه!(با داد.)
دختر بچه گریه میکنه و اون کسی که مادرشو کشته صداشو میشنوه و به سمت کمد بر میگرده.
دختربچه جلوی دهنشو میگیره.
کسی که مادرشو کشته یکم به کمد نگاه میکنه و دختر بچه رو میبینه اما میره.
دختر بچه وقتی دید رفته میاد بیرون پیش مامانش.
دختر بچه:مامان...مامان چشاتو بازکن...مامان.(با گریه.)
اتمام ویدیو.
ا/ت:این کسی که مادر این بچه رو کشته کوکی نبوده!
لایک کن تا بگم چرا نبوده.^_^
صبح.
ا/ت:هااام.(خمیازه میکشه.)
ا/ت کامپیوترو از شارژ درمیاره و بقیه ی ویدیو ی دیشیو میبینه.
داخل ویدیو.
مادر بچه:سلام من مامور دان بی هستم که امروز بالاخره وارد گروه بی تی اس بشم،من داخل مخفیگاه با یک نفر به نام شوگا دوست شدم که خیلی باهاش صمیمی شدم ،من درمورد بچم چیزی نگفتم تا جونش به خطر نیافته پس اگر یه روزی من بمیرم،یا به قتل برسم به بچم هیچ اسیبی رسونده نمیشه.
اتمام ویدیو.
ا/ت:این یکی چیه؟(روی اون یکی ویدیو کلید میکنه.)
داخل ویدیو.
مادربچه:من موقعیتم لو رفته این ویدیو میگیرم تا بگم که... .(یهو برقا میرن و صدای باز شدن در میاد.)اون اینجاست...(دوربین هنوز روشنه و داره ضبط میکنه اما متوجه ی این نمیشه.)دخترم گوش کن تو باید قایم بشی ،باشه.
دختر بچه:نه نه پس توچی مامان.
مادر بچه:من باید از تو مراقبت کنم...بیا اینارو بگیر با خودت قایمشون کن برو تو کمد باشه هر صدای هر چیزی دیدی از کمد بیرون نیا.
دختر بچه:مامان(با بغض.)
مادر بچه:بغض نکن بیا بغلم.(پیشونیشو بوس میکنه.)ما باید قوی باشیم...باشه.
دختر بچه:باشه.
مادر بچه:خوبه حالا برو...گریه نکن باشه.
دختر بچه:باشه.(میره تو کمد.)
مادر بچه:دوست دارم.(درو میبنده.)
دختر بچه:منم.(اروم.)
مادربچه:نه...نه!(با داد.)
دختر بچه گریه میکنه و اون کسی که مادرشو کشته صداشو میشنوه و به سمت کمد بر میگرده.
دختربچه جلوی دهنشو میگیره.
کسی که مادرشو کشته یکم به کمد نگاه میکنه و دختر بچه رو میبینه اما میره.
دختر بچه وقتی دید رفته میاد بیرون پیش مامانش.
دختر بچه:مامان...مامان چشاتو بازکن...مامان.(با گریه.)
اتمام ویدیو.
ا/ت:این کسی که مادر این بچه رو کشته کوکی نبوده!
لایک کن تا بگم چرا نبوده.^_^
۳.۶k
۱۹ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.