فیک : اون شب واقعا پارت ⁶
کوک بغلش کرد ....
+ عزیزم برای بهتر شدن حالت بریم پارک یه کم هوا بخوری
_ اره بریم
ویو ا.ت :
اماده شدیم رفتیم من یه کم جای سرم دستم درد میکرد و بخاطر این دست کوک گرفته بودم یهو دیدم دستم ازش جدا شد اون اومد جلوم زانو زد
+ عشقم میخوام برای تمام لحظات زندگیت کنارت باشم میتونم ؟!
_ چرا که نه عاشقتم
+ ( بعد بلند شدم حلقه رو دستش کردم و لباش رو بوسیدم )
_ اوم الان من زن تو هم تو هم شوهر من ؟!
+ اره تا ابد مال منی منم مال تو میخوام پیشت باشم
_ باشه بریم واسه گردش مون مرسی به لطفت امروز به ارزوم رسیدم و حالم خیلی بهتر شد بعد ( دستش رو گرفت )
• یه مین بعد •
[ ویو کوک]
رفتیم پارک همه با کاپلشون یا خانوادشون بودن گفتم به ا.ت
+ عزیزم عروسی رو کی بزاریم
_ نمیدونم هفته بعد چطوره ؟!
+ هرچی تو بگی
(:چند پارت بعد شب عروسی رو هم میذارم:)
_ کی میریم برای تو حلقه بگیریم
+ پس فردا بریم بهتره منم یه کم کار دارم بعدش
_ اهوم باشه خیلی هیجان دارم (پرید بغلش )
• چند مین بعد از پارک •
* از زبون ا.ت *
من یه کم خسته بودم رسیدیم کوک گفت :
+ عزیزم من میرم بخوابم حواست به خودت باشه
_ باشه عشقم برو بخواب
+ بس من میرم طبقه بالا بخوابم ؛ نگهبانا ، پرستار ها ، خدمتکارها حواستون به خانم باشه چیزیش شه من میدونم و شما
همه هم زمان : بله قربان حواسمون هست
_ عزیزم نیاز نیست من حالم خوبه
+ یه چند مدت دیگه میشی زنم باید مراقبت باشم من رفتم
_ باشه عزیزم خوب بخوابی
+( بوسید لبش رو )🥺🩹
.
.
.
.
.
.
خب دوستان اینم شرایط نداره برای شما لطف میکنم لطفا حمایت شه میدونم همه منتظر پارت شب عروسی هستید من میتونم پرش زمانی بزارم ولی شما قراره این ا.ت رو واقعا خودتون تصور کنید و با کوک زندگی کنید چون این فیک برای این ساخته شده پس منتظر باشید و با حوصله بخونید بقیه هم خوشگل هستن
+ عزیزم برای بهتر شدن حالت بریم پارک یه کم هوا بخوری
_ اره بریم
ویو ا.ت :
اماده شدیم رفتیم من یه کم جای سرم دستم درد میکرد و بخاطر این دست کوک گرفته بودم یهو دیدم دستم ازش جدا شد اون اومد جلوم زانو زد
+ عشقم میخوام برای تمام لحظات زندگیت کنارت باشم میتونم ؟!
_ چرا که نه عاشقتم
+ ( بعد بلند شدم حلقه رو دستش کردم و لباش رو بوسیدم )
_ اوم الان من زن تو هم تو هم شوهر من ؟!
+ اره تا ابد مال منی منم مال تو میخوام پیشت باشم
_ باشه بریم واسه گردش مون مرسی به لطفت امروز به ارزوم رسیدم و حالم خیلی بهتر شد بعد ( دستش رو گرفت )
• یه مین بعد •
[ ویو کوک]
رفتیم پارک همه با کاپلشون یا خانوادشون بودن گفتم به ا.ت
+ عزیزم عروسی رو کی بزاریم
_ نمیدونم هفته بعد چطوره ؟!
+ هرچی تو بگی
(:چند پارت بعد شب عروسی رو هم میذارم:)
_ کی میریم برای تو حلقه بگیریم
+ پس فردا بریم بهتره منم یه کم کار دارم بعدش
_ اهوم باشه خیلی هیجان دارم (پرید بغلش )
• چند مین بعد از پارک •
* از زبون ا.ت *
من یه کم خسته بودم رسیدیم کوک گفت :
+ عزیزم من میرم بخوابم حواست به خودت باشه
_ باشه عشقم برو بخواب
+ بس من میرم طبقه بالا بخوابم ؛ نگهبانا ، پرستار ها ، خدمتکارها حواستون به خانم باشه چیزیش شه من میدونم و شما
همه هم زمان : بله قربان حواسمون هست
_ عزیزم نیاز نیست من حالم خوبه
+ یه چند مدت دیگه میشی زنم باید مراقبت باشم من رفتم
_ باشه عزیزم خوب بخوابی
+( بوسید لبش رو )🥺🩹
.
.
.
.
.
.
خب دوستان اینم شرایط نداره برای شما لطف میکنم لطفا حمایت شه میدونم همه منتظر پارت شب عروسی هستید من میتونم پرش زمانی بزارم ولی شما قراره این ا.ت رو واقعا خودتون تصور کنید و با کوک زندگی کنید چون این فیک برای این ساخته شده پس منتظر باشید و با حوصله بخونید بقیه هم خوشگل هستن
۷.۵k
۱۲ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.