p1
(سلام یچه ها گفته بودم با یه فیکی میام سراغتون اومدممممم اینم مثل فیک قبلی ومدی و عاشقانس اومید وارم همایتم کنین)اه یوکی دست از سرم ب دار رفتم ابدارخانه. های گایزززز اسمم پارک جیرال هستش ۱۹ سالمه و رزمی کار ماهری هستم تو باشگاه بودم که دوباره دوستم اومد پیشم یوکی:جیرال به نظرم بهتره ها بریم جی:نه بابام تکه پارم میکنه یوکی:نمیکنهههه جی:به نظرت کدوم پدری اجازه میده بچش بره بار؟ یوکی:میزاره جی:اه یکی دست از سرم بردار رفتم ابدارخانه... نشسته بودیم و منتظر سنسی بودیم که به جای اقای کیم یه اقایی اومد چقدر...خوشگله...جیمین همکه استاد دوممونه بهمشون اوس دادیم و شروع کردیمبه نرمشا(بچه ها تو دفاع شخصی به جای استاد سنسی میگن و برا احترامبه استاد و زمین اوس میگن ) زود زود چشمام به سنسی تازه میخورد خیلی جذابه اخههههه اوففف یوکی:محوی چیشده جی:هیچ دیگه نرمشا تموم شد سنسی تازه اومد پیشمون هممون نشسته بودیم و داشتیم قشنگ نگاش میکردیم چشاش رو اوفف دارم چی میگم اخه اه از زبان کوک: امروز سنسی کیم زنگ زد و گف که دیگه نمیخواد بره به باشگاهش و گف که من به جاش برم و باشگاه رو دیگه به اسم من میکنه(بچه ها جیرال ۱۹ و کوک:۲۷ جیمین:۲۴ سالشونه کوک نامزد داره ) قبول کردم و رفتم باشگاه باهمه حرف زدیم و راه برگشتن به خونه بودم که با یکی برخورد کردم از زبان جیرال:داشتم برمیگشتم خونه که دنگ خوردم به یه سینه سفت جیرال:اخ اقا کمی کوری رو که با دیدن سنسی جدید حرفم رو خوردم کوک:داری به استادت کور میگی؟ جی:نه نه خیلی معذرت میخوام جی:داشتم میرفتم که یوکی پاش به یه چی گیر کردو اوفتاد زمین از خنده داشتم جررر میخوردم سنسی جدیدم خندش گرفته بود رفت سمت یوکی و بلندش کرد
بچه ها پارت اولم همیشه بد میشه ولی بعد از چند پارت که دیگه میریم هسته داستان میفهمین شرط نداریم چون پارت اوله دوستون دارم بای بای🥺💜🫂🫂🫂
بچه ها پارت اولم همیشه بد میشه ولی بعد از چند پارت که دیگه میریم هسته داستان میفهمین شرط نداریم چون پارت اوله دوستون دارم بای بای🥺💜🫂🫂🫂
۱۴۲.۵k
۲۳ آذر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۸۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.