منتظرم باشید
پارت ۱۷
کوک . بعدش هم ...بهت چند تا ویس میفرستم اون ها رو سریع دانلود کن اونم تو یه گوشی دیگه...اوکی ؟؟؟
جیمین ...باشه .باشه ..
کوک . آهان راستی به شمارهی من با گوشیت وصل شو
جیمین . باشه
کوک . خب پس دیگه بای
جیمین . بای
ات
وای خدااا این چه گوهی بود من خوردم حالا چه کنم کوک باهام آشتی بکنه ؟؟
(اهممم ات خانم ..باید فکر اینجا رو هم کرده بودی ...
ات ..هعی من که کاری نکردم هرچی تو گفتی رو کردم .
...،باشه خب اینم درسته ..ولی نمیشد یکم از مغزدوست پسرت اجاره کنی برای ۳ ثانیه هم که شده یکم فک کن 😈😈)
تنهایی به معنای نبودن تو نیست، تنهایی من زمانی معنا پیدا
کرد که یه نگاه به زندگیم انداختم و فهمیدم با هر احتمال
موجودی که فکرش و بکنم، دیگه نمیتونم تو رو داشته
باشم...
_ کاش میشد، آدما با مرگ عشق بمیرن...اونوقت شاید انقدر
درد نداشت...
میدونستی ساحل، نماد مرگه؟
_ یعنی چی؟
دود سیگارش رو بیرون داد و خندید:
_ هر چیز قشنگی از درون مرده...تا حاال بهش دقت نکردی؟
ساحل عاشق ترین طبیعیت هستیه...
_ نمیفهمم...
سرش رو برگردوند و نگاهش کرد:_ چون غرق شده...ساحل به عشق دریا مرده...درست همونجا
که به زیر آب رفت غرق شد...ساحل توی دریا تموم شده...حاال
دریا به عشق ساحل هر بار موج هاش و میفرسته...اما نمیدونه،
خیلی وقته که خودش باعث مرگش شده...
_ مرگ ساحل؟
_ نگاه کن...یه جایی توی دل دریا یه ماهی آواز میخونه...انگار
اونم شوق ساحل و داره...ولی نمیدونه ساحل دیگه از دریا و
موجوداتش بیزاره، برای همینه که ماهیا به شوق مردن میان به
ساحل
I'd say love was a magical thing
من که میگم عشق یه چیز جادوییه
I'd say love would keep us from pain
میگم، عشق، ما رو از درد و رنج دور نگه میداره
Had I been there, had I been there
اونجا بودم، اونجا بودم
I would promise you all of my life
ه تو قول تمام زندگیم رو میدادم
But to lose you would cut like a knife
ولی از دست دادنت مثل چاقویی برندست
So I don't dare, no I don't dare
پس جرات از دست دادنت رو ندارم، جراتش رو ندارم
Cause I've never come close in all of these ‘
years
چون این سالها اینقدر نزدیک نشدم
You are the only one to stop my tears
تو تنها فردی هستی که اشکم رو بند میاری
And I'm so scared, I'm so scared
و من خیلی ترسیدم، خیلی ترسیدم
در غم و دلتنگی تنهایی و عشق
می روم در حالیکه باد را در آغوش دارم
به آرامی آواز می خوانم
و برایت شعری می سرایم
ما بادهایی گذرانیم
که زمین را نوازش می کنیم
و هنوز راههایی باقیست که شاعرانش مرده اند
من از آن همه ام و هیچکس
از آن کسانی که سکوت می کنند
و آنهایی که فریاد می زنند.
_ تو هم عاشقی؟
دود سیگارش رو بیرون داد و نگاهش رو از پنجره گرفت:
_ نه...عشق من خیلی وقته ترکم کرده، االن من فقط دیوونه ی
یه نفرم
تموم شد همهی این ها رو نوشتم تا بعد
کوک . بعدش هم ...بهت چند تا ویس میفرستم اون ها رو سریع دانلود کن اونم تو یه گوشی دیگه...اوکی ؟؟؟
جیمین ...باشه .باشه ..
کوک . آهان راستی به شمارهی من با گوشیت وصل شو
جیمین . باشه
کوک . خب پس دیگه بای
جیمین . بای
ات
وای خدااا این چه گوهی بود من خوردم حالا چه کنم کوک باهام آشتی بکنه ؟؟
(اهممم ات خانم ..باید فکر اینجا رو هم کرده بودی ...
ات ..هعی من که کاری نکردم هرچی تو گفتی رو کردم .
...،باشه خب اینم درسته ..ولی نمیشد یکم از مغزدوست پسرت اجاره کنی برای ۳ ثانیه هم که شده یکم فک کن 😈😈)
تنهایی به معنای نبودن تو نیست، تنهایی من زمانی معنا پیدا
کرد که یه نگاه به زندگیم انداختم و فهمیدم با هر احتمال
موجودی که فکرش و بکنم، دیگه نمیتونم تو رو داشته
باشم...
_ کاش میشد، آدما با مرگ عشق بمیرن...اونوقت شاید انقدر
درد نداشت...
میدونستی ساحل، نماد مرگه؟
_ یعنی چی؟
دود سیگارش رو بیرون داد و خندید:
_ هر چیز قشنگی از درون مرده...تا حاال بهش دقت نکردی؟
ساحل عاشق ترین طبیعیت هستیه...
_ نمیفهمم...
سرش رو برگردوند و نگاهش کرد:_ چون غرق شده...ساحل به عشق دریا مرده...درست همونجا
که به زیر آب رفت غرق شد...ساحل توی دریا تموم شده...حاال
دریا به عشق ساحل هر بار موج هاش و میفرسته...اما نمیدونه،
خیلی وقته که خودش باعث مرگش شده...
_ مرگ ساحل؟
_ نگاه کن...یه جایی توی دل دریا یه ماهی آواز میخونه...انگار
اونم شوق ساحل و داره...ولی نمیدونه ساحل دیگه از دریا و
موجوداتش بیزاره، برای همینه که ماهیا به شوق مردن میان به
ساحل
I'd say love was a magical thing
من که میگم عشق یه چیز جادوییه
I'd say love would keep us from pain
میگم، عشق، ما رو از درد و رنج دور نگه میداره
Had I been there, had I been there
اونجا بودم، اونجا بودم
I would promise you all of my life
ه تو قول تمام زندگیم رو میدادم
But to lose you would cut like a knife
ولی از دست دادنت مثل چاقویی برندست
So I don't dare, no I don't dare
پس جرات از دست دادنت رو ندارم، جراتش رو ندارم
Cause I've never come close in all of these ‘
years
چون این سالها اینقدر نزدیک نشدم
You are the only one to stop my tears
تو تنها فردی هستی که اشکم رو بند میاری
And I'm so scared, I'm so scared
و من خیلی ترسیدم، خیلی ترسیدم
در غم و دلتنگی تنهایی و عشق
می روم در حالیکه باد را در آغوش دارم
به آرامی آواز می خوانم
و برایت شعری می سرایم
ما بادهایی گذرانیم
که زمین را نوازش می کنیم
و هنوز راههایی باقیست که شاعرانش مرده اند
من از آن همه ام و هیچکس
از آن کسانی که سکوت می کنند
و آنهایی که فریاد می زنند.
_ تو هم عاشقی؟
دود سیگارش رو بیرون داد و نگاهش رو از پنجره گرفت:
_ نه...عشق من خیلی وقته ترکم کرده، االن من فقط دیوونه ی
یه نفرم
تموم شد همهی این ها رو نوشتم تا بعد
۶.۴k
۱۸ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.