part 24
#part_24
#فرار
این چی داشت میگفت ؟؟دستای یخ زدمو مشت کردمو با حرص و بغض خیره شدم به چشمای مغرور و سردش . کاش میشد از کاسه درشون بیارم . یا اونقدر گلوشو فشار بدم که وقتی از حال دیشبم خبر نداره خفه شه . ولی حالا این من بودم که خفه شده بودم کل هیکلم میلرزید این جملش واسم خیلی گرون تموم شد سعی کردم بغضمو قورت بدم ولی نشد اینو کاملا از صدام که میلرزید میشد فهمید ! ولی بازم نمیزارم هر چی از دهنش در اومد بگه من محتاج بابامم نیستم پوزخند عصبی زدم
- هه! محتاااااج ؟؟. اونم من ؟.
محتاج و با حرص و تمسخر کشیدمو بادستم به خودم اشاره کردم با همون لرزش صدام ادامه دادم.
- خیلی تند رفتی اقا پسر ! ترمز بگیر باهم بریم تو فکر کردی من محتاج توام؟
بغضم داشت هی بیشتر می شد دیگه کنترل حرفامو صدام دستم نبود با صدای تقریبا بلندی سکوت سنگین خونه رو شکستم
- من به تو که هیچی . به بالا تر از توهم محتاج نیستم !. دارم بهت لطف میکنم بهتره دهنتو همینجوری باز نکنی و هرچی از دهنت در اومد بگی دارم جلو مامانت ادای دخترای اویزونو در میارم که هم تو به هدفت برسی هم من پس بهتره چشای کورتو باز کنی حواستو بدی به من ! معنی اینکه اینجام این نیست که محتاجتم معنیش اینه که اونقدر انسانیت تو وجودم هست که بعد از اون شب نحسی که مجبور شدم بیام تو این خراب شده و بیرونم نکردی منم بهت کمک کنم ولی حالا میبینم خیلی بی لیاقت تر از این حرفایی که جبران کنم برات
#فرار
این چی داشت میگفت ؟؟دستای یخ زدمو مشت کردمو با حرص و بغض خیره شدم به چشمای مغرور و سردش . کاش میشد از کاسه درشون بیارم . یا اونقدر گلوشو فشار بدم که وقتی از حال دیشبم خبر نداره خفه شه . ولی حالا این من بودم که خفه شده بودم کل هیکلم میلرزید این جملش واسم خیلی گرون تموم شد سعی کردم بغضمو قورت بدم ولی نشد اینو کاملا از صدام که میلرزید میشد فهمید ! ولی بازم نمیزارم هر چی از دهنش در اومد بگه من محتاج بابامم نیستم پوزخند عصبی زدم
- هه! محتاااااج ؟؟. اونم من ؟.
محتاج و با حرص و تمسخر کشیدمو بادستم به خودم اشاره کردم با همون لرزش صدام ادامه دادم.
- خیلی تند رفتی اقا پسر ! ترمز بگیر باهم بریم تو فکر کردی من محتاج توام؟
بغضم داشت هی بیشتر می شد دیگه کنترل حرفامو صدام دستم نبود با صدای تقریبا بلندی سکوت سنگین خونه رو شکستم
- من به تو که هیچی . به بالا تر از توهم محتاج نیستم !. دارم بهت لطف میکنم بهتره دهنتو همینجوری باز نکنی و هرچی از دهنت در اومد بگی دارم جلو مامانت ادای دخترای اویزونو در میارم که هم تو به هدفت برسی هم من پس بهتره چشای کورتو باز کنی حواستو بدی به من ! معنی اینکه اینجام این نیست که محتاجتم معنیش اینه که اونقدر انسانیت تو وجودم هست که بعد از اون شب نحسی که مجبور شدم بیام تو این خراب شده و بیرونم نکردی منم بهت کمک کنم ولی حالا میبینم خیلی بی لیاقت تر از این حرفایی که جبران کنم برات
۲.۴k
۲۴ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.