غـریـبــه مـن ───※ ·❆· ※───
•°•°•°•°•°•°•°•°•
ج: ناراحتی؟
~از چی
ج: از اینکه تو رو ن...
~نه .......من معذرت خواهی کردم و توقع نداشتم منو ببخشن چون خودم میدونم واقعا کارام....بگذریم لازم باشه بازم معذرت خواهی میکنم
ج: انگار واقعا تغییر کردی دختر
•°•°•°•°•°•°•°•°•
_اومدی بگی ببخشمش؟
+نه....اصلا همچین چیزی نمیخوام
_متاسفم....نمیتونم
+میدونم لازم نیست بهم توضیح بدی.......از منم ناراحتی؟
_نه چرا از تو ناراحت باشم
+چون بهرحال اون...دوستم بوده..من...
_حساب تو از همه جداس
+واقعا........پس بیا بغلم کوچولو
_به نظرت اگه بزرگ بودم این اتفاقا برام می افتاد؟
+دیگه قرار نیست اتفاقی بیفته....رو بغل کردن من تمرکز کن
یکسال بعد:
مهمونی یکی از دوست و همکارای جونگکوک بود ا/ت رو هم دعوت کرده بودن چون میخواست دوست دختر جونگکوک رو ببینه الان که ا/ت بزرگتر و مثلا جذابتر شده بود کوک بیشتر روش حساس شده
+ا/ت میتونی کراو...اوه چقدر
_بد شدم؟
+نه..نظرم عوض شد کراواتم رو نمیبندم مهمونی مهمی نیست تو هم انقد به خودت نرس
_من همیشه اینجوری ام به خودم نرسیدم فقط لباس جدید پوشیدم (اسلاید دوم)
+میدونی خب..این یکم اینجاهاش...تازه کوتاهم هست پاهات معلومه
_نه کجاش کوتاهه حساس شدی
+میدونی که دوست ندارم کسی بدنتو ببینه
_میخوای پتو دورم بپیچم بریم....ناسلامتی...
+باشه خلیخب یه چیزی گفتم مثل اینکه به من مربوط نیست نسبتی باهم نداریم
_ای بابا مگه من چی گفتم
•°•°•°•°•°•°•°•
ش: پس ایشون بودن....فکرشو میکردم خوشگل باشین ولی نه انقدر...خوشبختم
_ممنون منم همینطور
اینا گرم صحبت شده بودن جونگکوکم اون وسط همچنان اخم کرده بود و هنوز عصبانی بود طبق حرفش انگار هیچی بهش مربوط نیست و باهم نسبتی ندارن برای همین تصمیم نداشت دخالتی بکنه و مشغول صحبت با یه دختره شد
ش: راستش الان که دیدمتون باید این پیشنهاد و بدم برای یه شرکت مدل میخوایم نه هر مدلی.....وقتی شمارو دیدم صدایی تو گوشم میگفت این همونه که دنبالش بودی
_مدل؟
ا/ت که دوست داشت امتحانش کنه نتونست نه بگه
#فیک #جونگکوک #تهیونگ #جیمین #جین #یونگی #جیهوپ #نامجون #بی_تی_اس #کیپاپ #آرمی #بنگتن
#BTS #BTS_ARMY #Jungkook #Teahyung #Jimin #Namjoon #Jin #J_Hope #Suga #K_pop #BANGTAN #ARMY #Bangtan
ج: ناراحتی؟
~از چی
ج: از اینکه تو رو ن...
~نه .......من معذرت خواهی کردم و توقع نداشتم منو ببخشن چون خودم میدونم واقعا کارام....بگذریم لازم باشه بازم معذرت خواهی میکنم
ج: انگار واقعا تغییر کردی دختر
•°•°•°•°•°•°•°•°•
_اومدی بگی ببخشمش؟
+نه....اصلا همچین چیزی نمیخوام
_متاسفم....نمیتونم
+میدونم لازم نیست بهم توضیح بدی.......از منم ناراحتی؟
_نه چرا از تو ناراحت باشم
+چون بهرحال اون...دوستم بوده..من...
_حساب تو از همه جداس
+واقعا........پس بیا بغلم کوچولو
_به نظرت اگه بزرگ بودم این اتفاقا برام می افتاد؟
+دیگه قرار نیست اتفاقی بیفته....رو بغل کردن من تمرکز کن
یکسال بعد:
مهمونی یکی از دوست و همکارای جونگکوک بود ا/ت رو هم دعوت کرده بودن چون میخواست دوست دختر جونگکوک رو ببینه الان که ا/ت بزرگتر و مثلا جذابتر شده بود کوک بیشتر روش حساس شده
+ا/ت میتونی کراو...اوه چقدر
_بد شدم؟
+نه..نظرم عوض شد کراواتم رو نمیبندم مهمونی مهمی نیست تو هم انقد به خودت نرس
_من همیشه اینجوری ام به خودم نرسیدم فقط لباس جدید پوشیدم (اسلاید دوم)
+میدونی خب..این یکم اینجاهاش...تازه کوتاهم هست پاهات معلومه
_نه کجاش کوتاهه حساس شدی
+میدونی که دوست ندارم کسی بدنتو ببینه
_میخوای پتو دورم بپیچم بریم....ناسلامتی...
+باشه خلیخب یه چیزی گفتم مثل اینکه به من مربوط نیست نسبتی باهم نداریم
_ای بابا مگه من چی گفتم
•°•°•°•°•°•°•°•
ش: پس ایشون بودن....فکرشو میکردم خوشگل باشین ولی نه انقدر...خوشبختم
_ممنون منم همینطور
اینا گرم صحبت شده بودن جونگکوکم اون وسط همچنان اخم کرده بود و هنوز عصبانی بود طبق حرفش انگار هیچی بهش مربوط نیست و باهم نسبتی ندارن برای همین تصمیم نداشت دخالتی بکنه و مشغول صحبت با یه دختره شد
ش: راستش الان که دیدمتون باید این پیشنهاد و بدم برای یه شرکت مدل میخوایم نه هر مدلی.....وقتی شمارو دیدم صدایی تو گوشم میگفت این همونه که دنبالش بودی
_مدل؟
ا/ت که دوست داشت امتحانش کنه نتونست نه بگه
#فیک #جونگکوک #تهیونگ #جیمین #جین #یونگی #جیهوپ #نامجون #بی_تی_اس #کیپاپ #آرمی #بنگتن
#BTS #BTS_ARMY #Jungkook #Teahyung #Jimin #Namjoon #Jin #J_Hope #Suga #K_pop #BANGTAN #ARMY #Bangtan
۱۹.۹k
۰۹ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.