پارت پنجم invisible husband

_ عا عا دوست ندارم همسرم با من چنین رفتاری داشته باشه ها
+ من همسر تو نییییسسسسستتتتتممممم
آاااایییییی
_ مروارید ها به دعوامون واکنش نشون میدن
+ مروارید دیگه کیه ؟
ویو نیونا

زیر دلم حس عجیبی داشتم انگار چیزی زیرش راه می‌رفت
دستشو گرفت سمت شکمم
_ خیلی داری بچه هامو اذیت میکنیا ، چرا هر چیزی که ویار می‌کنی رو نمی‌خوری
+ ببخشید
حقیقتا پشمای موجود جذابمون ریخته بود انتظار نداشت نیونا عذر خواهی بکنه ، این رفتار نیونا نشان دهنده این بود که ناراحته
_ مطمئن باش با تصمیمی که گرفتی سود زیادی می‌کنی
+ انقدر ذهن منو نخونن 😭
_ میتونی با من درمیون بزاری قبل از اینکه ذهنتو بخونم
+ ازت بدم میاد ، این موجودات پدرمو درآوردم ، همش مجبورم چیزایی که ازشون متنفرم بخورم ، میخوام ببینمت ولی نمیزاری 😭😭😭😭😭😭
_ عزیزم آروم باش اصلا اگر از امروز با بچه ها کنار بیای بهت محبت اطا میکنم اگر تونستی ۳ محبت بدست بیاری منو میتونی ببینی قبوله
+ ( با ذوق ) باشه ققبولههه آاا راستی اسمت چیه
_ هر اسمی که همسرم برام انتخاب کنه
+ امممم ویکتور خوبه ؟
_ هرچی شما بگی خوبه
+ اسم واقعیت چیه ؟
_ ای شیطون بلا ، موقعی که همو دیدیم همه چیز راجب خودمو به ملکه میگم قبوله ؟
+ باش