سلامممم من بهتون 🖐
سلامممم من بهتون 🖐
فیک مافیا جذاب من
پارت ۹
ویو کوک
کوک: خوش میگذره کوچولو
ات :لع.نتی
کوک :هنوزم ادب نشدی
ات :اخ ب.سه
کوک: خسته شدم مگه نه ولت نمیکردم
ات از.ت مت.نفر.م
کوک :پس دلت بیشتر میخواد
ات: ن.ک.ن
کوک: اگه یه کلمه دیگه حرف بزنی تا صبح ولت نمیکنم
و کوک ات خابیدن
ویو ات
صبح از خواب بلند شدم دلم خیلی درد میکرد که یهو یادم اومد دیشب چی بلایی کوک سرم اورده که کوک کنارم نبود
ات: نه نه نه لعنتی من دختریمو از دست دادم نههههه با (گریه عربده)
رفتم حموم اینقدر خودمو کیسه کردم که بدنم زخم شد
ات: لعنتی پاک شووووو( با گریه و در حال کیسه کردن)
رفتم یه لباسی پوشیدم رفتم پایین که داد زدم
ات :اقای جعئون آقای جعئون داد
کوک: چته داد میزنی
ات: هنوزم میگه چرا چطور تونستی اینکارو با من بکنی هاااا (بچه ها ات الان هرچی حرف میزنه با داد گریه میزنه)
کوک: من یه مافیا هستم هرجور دلم میخواد باهاتون میکنم
ات :لعنتی به تو هم میگن مرد تف تو مرد گیت
کوک: تو از گذشته من میدونی هااااا میدونی گذشته من چیشده اصلا چرا بهت بگم
ات :اره به من چی ربطی داره
کوک: الانم خفه شو برو تو اتاقت
ات: اگه نرم دوباره بهم تجاوز میکنی ها
کوک: اجومااا
اجوما: بله پسرم
کوک: اینو ببر اتاقم
ات: اووو من زودتر برم برای کوک جون اماده بشم که الان میاد زیرم
کوک :اجوماااا داد
اجوما: بریم دخترم
و اجوما ات رفتن بالا
ویو کوک
خیلی از کارم پشیمون بودم اون بار اولش بوده خیلی باهاش تند رفتار کردم لعنت بهم
ویو ات رفتیم تو اتاق کوک
ات: :اجوما میشه درباره جونگوک بگی
اجوما :ولی
ات :لطفا
اجوما: باشه دخترم
فیک مافیا جذاب من
پارت ۹
ویو کوک
کوک: خوش میگذره کوچولو
ات :لع.نتی
کوک :هنوزم ادب نشدی
ات :اخ ب.سه
کوک: خسته شدم مگه نه ولت نمیکردم
ات از.ت مت.نفر.م
کوک :پس دلت بیشتر میخواد
ات: ن.ک.ن
کوک: اگه یه کلمه دیگه حرف بزنی تا صبح ولت نمیکنم
و کوک ات خابیدن
ویو ات
صبح از خواب بلند شدم دلم خیلی درد میکرد که یهو یادم اومد دیشب چی بلایی کوک سرم اورده که کوک کنارم نبود
ات: نه نه نه لعنتی من دختریمو از دست دادم نههههه با (گریه عربده)
رفتم حموم اینقدر خودمو کیسه کردم که بدنم زخم شد
ات: لعنتی پاک شووووو( با گریه و در حال کیسه کردن)
رفتم یه لباسی پوشیدم رفتم پایین که داد زدم
ات :اقای جعئون آقای جعئون داد
کوک: چته داد میزنی
ات: هنوزم میگه چرا چطور تونستی اینکارو با من بکنی هاااا (بچه ها ات الان هرچی حرف میزنه با داد گریه میزنه)
کوک: من یه مافیا هستم هرجور دلم میخواد باهاتون میکنم
ات :لعنتی به تو هم میگن مرد تف تو مرد گیت
کوک: تو از گذشته من میدونی هااااا میدونی گذشته من چیشده اصلا چرا بهت بگم
ات :اره به من چی ربطی داره
کوک: الانم خفه شو برو تو اتاقت
ات: اگه نرم دوباره بهم تجاوز میکنی ها
کوک: اجومااا
اجوما: بله پسرم
کوک: اینو ببر اتاقم
ات: اووو من زودتر برم برای کوک جون اماده بشم که الان میاد زیرم
کوک :اجوماااا داد
اجوما: بریم دخترم
و اجوما ات رفتن بالا
ویو کوک
خیلی از کارم پشیمون بودم اون بار اولش بوده خیلی باهاش تند رفتار کردم لعنت بهم
ویو ات رفتیم تو اتاق کوک
ات: :اجوما میشه درباره جونگوک بگی
اجوما :ولی
ات :لطفا
اجوما: باشه دخترم
۱۰.۶k
۱۱ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.