شیشه،
من نمیتونم پیام تورو دیر سین کنم ، نمیتونم باهات سرد باشم ، نمیتونم تنهات بذارم و ازت دور شم ، نمیتونم به کسی به جز تو اهمیت بدم ، نمیتونم نادیدت بگیرم ، نمیتونم وقتی ویست رو میشنوم یا وقتی عکس و فیلم هاتو برام میفرستی براشون ذوق نکنم و توی چند خط ذوقم رو نشون ندم ، نمیتونم باهات بد رفتار کنم ، نمیتونم وقتی دیدمت سفت باشم و بغلت نکنم ، نمیتونم کسیو جز تو ببینم ، نمیتونم هواتو نداشته باشم و پشتت نباشم ، نمیتونم بهت نگم چشم و ناراحتیت و عصبانیتت رو ببینم ، نمیتونم راجع بهت ننویسم ، نمیتونم حتی یه لحظه از فکرم بیرونت کنم ، نمیتونم طرفت رو نگیرم یا ازت دفاع نکنم ، نمیتونم مدلی که با تو حرف میزنم با بقیه حرف بزنم ، نمیتونم هرجور که هستی و توی همه ی حالت ها و ساید هات نخوامت ، نمیتونم وقتی دو دقیقه نیستی نگرانت نشم و بهت زنگ نزنم ، نمیتونم روزمو با ذوق واسه کسی جز تو تعریف کنم ٫ نمیتونم جوری که باهات رفتار میکنم با بقیه هم رفتار کنم ، نمیتونم کسی رو جز تو توی قلبم راه بدم ، میبینی ؟ کسی مجبورم نکرده ، کسی نگفته باید از قوانین پیروی کنی ، من فقط تورو از ته قلبم دوست دارم و حتی اگه بخوام هم نمیتونم کارایی که ناراحَتِت میکنن رو انجام بدم چون تورو وجودی از خودم میبینم و با ناراحت کردنت خودم هم ناراحت میشم.
۹.۰k
۱۲ آبان ۱۴۰۲