ولادت حضرت زهرا سلام الله علیها
#ولادت_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
غذای بهشتی🍎🍒🍇
🔰🔰
🔷پیامبر از فرشته ی وحی پرسید: ارمغان پروردگار جهانیان چیست⁉️
🔶«جبرئیل» گفت: من نمی دانم.
🔷پیامبر آماده بود که «میکائیل» فرود آمد و طبقی را که بر روی آن روپوشی از دیبا بود، در برابر او، به زمین نهاد.
🔶فرشته ی وحی پیش آمد و گفت: ای محمد! پروردگارت به تو فرمان میدهد که امشب با این غذا افطار نمایی.
✍امیر مومنان علی(ع)در این مورد آورده است که:
👈«روش همیشگی پیامبر این بود که هرگاه میخواست افطار نماید به من دستور میداد که درب خانه را باز بگذارم تا هر کس از راه میرسد وارد شود و اگر میل به غذا دارد، بتواند غذا بخورد. اما آن شب مرا بر درب خانه نشاند تا مانع ورود مردم گردم و فرمود:
علی جان! این غذایی است که جز بر من،بر دیگری حرام است. »
🔶🔶🔶🔶🔶🔶
📝امیر مومنان میافزاید:
👈من به دستور پیامبر کنار درب خانه نشستم و پیامبر با ارمغان آسمان تنها ماند.
🔺 هنگامی که سرپوش را از روی طبق برداشتند، دیدم خوشه ای خرمای تازه، و خوشه ای انگور در آن سینی نهاده شده است.
🔺 پیامبر از آن ارمغان آسمانی سیر خوردند و آب گوارا نیز نوشیدند.
آنگاه دست مبارک را برای شستشو دراز کردند، فرشته ی وحی بر دست آن حضرت آب ریخت و «میکائیل» آن را شست و «اسرافیل» آن را با دستمال خشک کرد و باقیمانده ی غذا نیز با همان سینی به آسمان بالا رفت.
✍پیامبر برخاست تا نماز آغاز کند که «جبرئیل» پیش آمد و گفت: اینک به سرای «خدیجه» برو،
چرا که خدا به ذات پاکش سوگند یاد کرده است که امشب از شما، فرزند پاک و پاکیزه و نسل سرفرازی را پدید آورد.
غذای بهشتی🍎🍒🍇
🔰🔰
🔷پیامبر از فرشته ی وحی پرسید: ارمغان پروردگار جهانیان چیست⁉️
🔶«جبرئیل» گفت: من نمی دانم.
🔷پیامبر آماده بود که «میکائیل» فرود آمد و طبقی را که بر روی آن روپوشی از دیبا بود، در برابر او، به زمین نهاد.
🔶فرشته ی وحی پیش آمد و گفت: ای محمد! پروردگارت به تو فرمان میدهد که امشب با این غذا افطار نمایی.
✍امیر مومنان علی(ع)در این مورد آورده است که:
👈«روش همیشگی پیامبر این بود که هرگاه میخواست افطار نماید به من دستور میداد که درب خانه را باز بگذارم تا هر کس از راه میرسد وارد شود و اگر میل به غذا دارد، بتواند غذا بخورد. اما آن شب مرا بر درب خانه نشاند تا مانع ورود مردم گردم و فرمود:
علی جان! این غذایی است که جز بر من،بر دیگری حرام است. »
🔶🔶🔶🔶🔶🔶
📝امیر مومنان میافزاید:
👈من به دستور پیامبر کنار درب خانه نشستم و پیامبر با ارمغان آسمان تنها ماند.
🔺 هنگامی که سرپوش را از روی طبق برداشتند، دیدم خوشه ای خرمای تازه، و خوشه ای انگور در آن سینی نهاده شده است.
🔺 پیامبر از آن ارمغان آسمانی سیر خوردند و آب گوارا نیز نوشیدند.
آنگاه دست مبارک را برای شستشو دراز کردند، فرشته ی وحی بر دست آن حضرت آب ریخت و «میکائیل» آن را شست و «اسرافیل» آن را با دستمال خشک کرد و باقیمانده ی غذا نیز با همان سینی به آسمان بالا رفت.
✍پیامبر برخاست تا نماز آغاز کند که «جبرئیل» پیش آمد و گفت: اینک به سرای «خدیجه» برو،
چرا که خدا به ذات پاکش سوگند یاد کرده است که امشب از شما، فرزند پاک و پاکیزه و نسل سرفرازی را پدید آورد.
۲.۴k
۱۵ بهمن ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.