کابوس پارت³
کابوسپارت³
....
با صدای جونگ کوک بیدار شدم.
+چیشده؟
چشمامو مالوندم
کوک:پاشو شروع شد جهنم
+وای نههههه نمیخوامم..وایسا اینجا کجاست؟
کوک:وارد مرحله ² شدیم.
+چقدر اینجا ترسناکه
کوک:انقدر حرف نزن راه بیوفت
دستمو گرفت برد تو یه آسانسور نزدیک ¹⁰ تا طبقه داشت
کوک:نگاه کن منو
نگاهش کردم
کوک:ما قراره بریم یه طبقه اگه یه خانم قد بلندی اومد داخل آسانسور نه نگاهش میکنی نه به سوال هاش جواب میدی فهمیدی؟حتا حرفم با من نمیزنی
+ب..باشه
یه چندتا دکمه فشار داد در آسانسور باز شد یه راه رو ساده سفید بود این مال مرحله ¹ نبود؟یهو یه خانم قد بلندی اومد خیلی قدش بلند بود جونگ کوک منو تو بغلش کشوند چشمامو بستم خانم یکم خندید
خانم:چقدر زوج دوست داشتی هستین تو این آسانسور چیکار میکنید؟
جونگ کوک چیزی نگفت منم چشمام بسته بودم
خانم:سوال منو جواب بده
جونگ کوک بازم چیزی نگفت
ايندفعه با داد گفت
خانم:گفتم سوال منو جواب بده
خنده های وحشتناکی کرد
خانم:داری منو زجر میدی سوالمو جواب بده
جیغ میزد میخندید
که یهو صدای باز شدن در آسانسور اومد
زنه جیغ زد فرار کرد در آسانسور بسته شد جونگ کوک نگاه کردم اونم منو نگاه کرد گریه کردم
+م..من میترسم..دیگه نمیتونم صدای فریاد جیغ خنده هاش تو سرمه همش دیگه نمیتونم
با دستم بهش ضربه میزدم
کوک:گریه نکن.
+نمیخوام..
جونگ کوک بلند شد
کوک:بلند شو هنوز ادامه داره
چندتا دکمه رو زد در آسانسور باز شد یه آینه بود مثل انعکاس خودمون کپی خودمون
جونگ کوک چشمامو گرفت
کوک:نگاه نکن
صدای وحشتناکی اومد در آسانسور بسته شد چشمامو باز کردم دیدم بازوی جونگ کوک خونریزی داره میکنه
+ج..جونگ کوک
کوک:چیزی نیست یه خراش کوچیکه ببینم تو خوبی؟
+هوم خوبه ولی تو..
کوک:فکر کنم مرحله ² رد کردیم(نفس نفس)
+مطمئنی خوبی؟
سرشو تکون داد از تو جیبم یه پارچه در آوردم دور بازوش بستم
+کی این بازی تموم میشه..
کوک:این بازی نزدیک ⁷ یا ⁶ تا مرحله داره
سرشو گذاشت رو شونم تعجب کردم نگاهش کردم دیدم خوابش برده
نگاهی به آسانسور انداختم تو فکر فرو رفتم یعنی چی؟که نباید میومدم جنگل اصلا این مرحله یا بازی ها برای چیه..
...
پارت³
حمایت؟
چطور بود؟
....
با صدای جونگ کوک بیدار شدم.
+چیشده؟
چشمامو مالوندم
کوک:پاشو شروع شد جهنم
+وای نههههه نمیخوامم..وایسا اینجا کجاست؟
کوک:وارد مرحله ² شدیم.
+چقدر اینجا ترسناکه
کوک:انقدر حرف نزن راه بیوفت
دستمو گرفت برد تو یه آسانسور نزدیک ¹⁰ تا طبقه داشت
کوک:نگاه کن منو
نگاهش کردم
کوک:ما قراره بریم یه طبقه اگه یه خانم قد بلندی اومد داخل آسانسور نه نگاهش میکنی نه به سوال هاش جواب میدی فهمیدی؟حتا حرفم با من نمیزنی
+ب..باشه
یه چندتا دکمه فشار داد در آسانسور باز شد یه راه رو ساده سفید بود این مال مرحله ¹ نبود؟یهو یه خانم قد بلندی اومد خیلی قدش بلند بود جونگ کوک منو تو بغلش کشوند چشمامو بستم خانم یکم خندید
خانم:چقدر زوج دوست داشتی هستین تو این آسانسور چیکار میکنید؟
جونگ کوک چیزی نگفت منم چشمام بسته بودم
خانم:سوال منو جواب بده
جونگ کوک بازم چیزی نگفت
ايندفعه با داد گفت
خانم:گفتم سوال منو جواب بده
خنده های وحشتناکی کرد
خانم:داری منو زجر میدی سوالمو جواب بده
جیغ میزد میخندید
که یهو صدای باز شدن در آسانسور اومد
زنه جیغ زد فرار کرد در آسانسور بسته شد جونگ کوک نگاه کردم اونم منو نگاه کرد گریه کردم
+م..من میترسم..دیگه نمیتونم صدای فریاد جیغ خنده هاش تو سرمه همش دیگه نمیتونم
با دستم بهش ضربه میزدم
کوک:گریه نکن.
+نمیخوام..
جونگ کوک بلند شد
کوک:بلند شو هنوز ادامه داره
چندتا دکمه رو زد در آسانسور باز شد یه آینه بود مثل انعکاس خودمون کپی خودمون
جونگ کوک چشمامو گرفت
کوک:نگاه نکن
صدای وحشتناکی اومد در آسانسور بسته شد چشمامو باز کردم دیدم بازوی جونگ کوک خونریزی داره میکنه
+ج..جونگ کوک
کوک:چیزی نیست یه خراش کوچیکه ببینم تو خوبی؟
+هوم خوبه ولی تو..
کوک:فکر کنم مرحله ² رد کردیم(نفس نفس)
+مطمئنی خوبی؟
سرشو تکون داد از تو جیبم یه پارچه در آوردم دور بازوش بستم
+کی این بازی تموم میشه..
کوک:این بازی نزدیک ⁷ یا ⁶ تا مرحله داره
سرشو گذاشت رو شونم تعجب کردم نگاهش کردم دیدم خوابش برده
نگاهی به آسانسور انداختم تو فکر فرو رفتم یعنی چی؟که نباید میومدم جنگل اصلا این مرحله یا بازی ها برای چیه..
...
پارت³
حمایت؟
چطور بود؟
۱۰.۰k
۱۶ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.