قلدر مدرسه من p1
لیسو : آی ولم کن!آی دستت رو بکش
جونگ هی : هی شما حرومی ها بلد نیستین با یه خانم چطور رفتار کنید ؟هااا!
؛ببخشید ریئس
جونگ هی : برید کنار ببینم ... سرت درد میکنه؟
لیسو : بنظرتون اگه از موهای یکی بگیری از این سر مدرسه بیاریش این سر مدرسه آدم موهاش درد نمیکنه ؟؟؟
جونگ هی : خیلی خب حالا شنیدم یه حرف هایی زدی پشتم
لیسو : من ! من ! من چطور میتونم این حرف و بزنم ولی خبر نداشته باشم
جونگ هی : بهم کلاغ ها گفتن که تو اون کسی که امروز جلوی مدرسه داشتن غیبت میکردن توهم بودی و مثل اینکه بعد از رفتن تو هم همه رفتن
لیسو : من من قسم می خورم که حرفی نزدم من بعد از اینکه از اونجا رد شدم همه رفتن من فقط همین و میدونم
یواش یواش اومد جلو منم یواش یواش رفتم عقب تا خوردم به دیوار دستش رو بلند کرد فکر کردم می خواد بزنتم سریع دستم رو جلوی صورتم گرفتم گریه کردم و گفتم
لیسو : من نبودم قسم می خورم ....هاااا
جونگ هی : واقعا فک کردی میخوام بزنمت
دستم رو از جلوی صورتم اورد پایین .خب خجالت کشیدم اخه چشام پر از اشک بود
دماغ ام هم قرمز بود
جونگ هی : تو چشام نگاه کن ..... گفتم تو چشام نگاه کن ( عصبانی )
لیسو : خب نگاه کردم ( عصبانی / خجالتی )
جونگ هی : واقعا تو سرلشکر اون هایی حرف میزدن نبودی
لیسو : نه واقعا من نبودم چطور بهت ثابت کنم که من نبودم هرکاری بگی میکنم
جونگ هی : هرکاری
لیسو : اره اره هر کاری
جونگ هی : حالا بعدن بهت میگم الان برو سرکلاس اگر هم گفتن کجا بودی بگو در سرویس بهداشتی قفل شده بود اونجا بودم و اینکه باید بگی که مارو ندیدی افتاد
لیسو : اوهوم ممنون واقعا ممنون که من و نزدی و گذاشتی برم
جونگ هی : اگه به کسی چیزی بگی زنده به گورت میکنم
لیسو : عاها من دیگه میرم
جونگ هی : هی شما حرومی ها بلد نیستین با یه خانم چطور رفتار کنید ؟هااا!
؛ببخشید ریئس
جونگ هی : برید کنار ببینم ... سرت درد میکنه؟
لیسو : بنظرتون اگه از موهای یکی بگیری از این سر مدرسه بیاریش این سر مدرسه آدم موهاش درد نمیکنه ؟؟؟
جونگ هی : خیلی خب حالا شنیدم یه حرف هایی زدی پشتم
لیسو : من ! من ! من چطور میتونم این حرف و بزنم ولی خبر نداشته باشم
جونگ هی : بهم کلاغ ها گفتن که تو اون کسی که امروز جلوی مدرسه داشتن غیبت میکردن توهم بودی و مثل اینکه بعد از رفتن تو هم همه رفتن
لیسو : من من قسم می خورم که حرفی نزدم من بعد از اینکه از اونجا رد شدم همه رفتن من فقط همین و میدونم
یواش یواش اومد جلو منم یواش یواش رفتم عقب تا خوردم به دیوار دستش رو بلند کرد فکر کردم می خواد بزنتم سریع دستم رو جلوی صورتم گرفتم گریه کردم و گفتم
لیسو : من نبودم قسم می خورم ....هاااا
جونگ هی : واقعا فک کردی میخوام بزنمت
دستم رو از جلوی صورتم اورد پایین .خب خجالت کشیدم اخه چشام پر از اشک بود
دماغ ام هم قرمز بود
جونگ هی : تو چشام نگاه کن ..... گفتم تو چشام نگاه کن ( عصبانی )
لیسو : خب نگاه کردم ( عصبانی / خجالتی )
جونگ هی : واقعا تو سرلشکر اون هایی حرف میزدن نبودی
لیسو : نه واقعا من نبودم چطور بهت ثابت کنم که من نبودم هرکاری بگی میکنم
جونگ هی : هرکاری
لیسو : اره اره هر کاری
جونگ هی : حالا بعدن بهت میگم الان برو سرکلاس اگر هم گفتن کجا بودی بگو در سرویس بهداشتی قفل شده بود اونجا بودم و اینکه باید بگی که مارو ندیدی افتاد
لیسو : اوهوم ممنون واقعا ممنون که من و نزدی و گذاشتی برم
جونگ هی : اگه به کسی چیزی بگی زنده به گورت میکنم
لیسو : عاها من دیگه میرم
۱.۹k
۱۷ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.