تو متعلق به منی پارت ۲
+چیزه،چیز... ببخشید،قدم خیلی بلند نبود،حالتون اوکیه؟
=آره،تو چی؟
+خوبم،میشه آم ولم کنید؟
=عا،آره
نیلا ویو:تف تو این زندگی،حالا اد باید میوفتادم بغلش؟خدایا مرا شکلاتتتت کننن،جذابه ها(گونه هاش گل میندازه)
جیمین ویو:دختره خیلی خر و کیوته،یعنی پیشنهادمو قبول میکنه؟
=چرا بپاتون گل انداخته؟
+هیچی هیچی،همینجور... اوی چه غلطی میکنم؟
=همون غلطی که میخواستم بکنم،تو منو دوس داری؟
+هوم؟نمیدونم،من همین امروز تازه دیدمت،چطوری باید دوست داشته باشمت؟به مخت فشار بیار بیچاره
=بله؟
+هیچیی،ببخشیددد
=حالا شد،میخوای با هم قرار بزاریم؟
+آم... من چی دارم تو خوشت میاد از من؟
=کیوتی،بامزه ای،استایلت بامزه و کیوته...دیگه؟
+همین؟چیز دیگه ای مو دوست نداری؟
=چرا لبات
+ببند،چیزه آم،خودمم لبامو دوس دارم،هیهی
+دیگه؟
=تیپ خودمی
+آها،باشه،پس آم،قرار میزاریم،هی چیکار میکنی؟
=معلوم نیست؟بغلت میکنم خر کیوت
+چندش،باشه بابا(ولی خودمونیم دخرتم،تو دنیای واقعی نمیتونستی بهش فحش بدی ها،قدرشو همینجا بدون)
+گشنمهه،اون غذای کوفتی حاضر نشد؟
=حاضره بیا بریم
+کجا با این عجله؟
=خونه من،غذات خونه منه
+ها باشه بریم
تو این فاصله نیلا و جیمین میرسن خونه جیمین
..سلام خانم خوش اومدید،سلام ارباب
=سلام آجوما،این دوست دخترمه
+من کی گفتم دوس دخترت میشم بدبخت؟آها،من کی گفتم؟
+سلام آجومااا
غذای خانوم حاضره ارباب
=باشه،بیا بریم
+واهاییییی،آخیش انگار تو بهشتم... چرا اینطوری نگام میکنی؟
=هیچی هیچی،کیوت شدی
+باشه بابا،نمیخوری خودت؟
=نه،خوردی از آجوما بپرس اتاقم کجاس،بیا پیشم
+باشه
+آجومااا
..بله خانم
+اتاق اربابتون کجاس؟
..طبقه سوم،اتاق سومی از سمت چپ خانم
+باشه
=بله،بیا تو
+خب کاریم داشتی؟
=خونه ات کجاس؟آها ولش کن،یادم اومد کجاس
+بله،چطور؟
=از امروز با من زندگی میکنی؟
+چی چی؟نخیر،لازم نکرده... من خودم خونه خودمو دوست دارم،بعدشم همه چیم اونجاس
=به افرادم میگم وسایلتو بیارن
+افرادت؟تو تو کی هستی؟
=یه مافیا
+بله.بله؟مافیا؟تو داستانا خونده بودم فقط،نمیدونستم واقعیشم پیدا میشه
=فعلا که پیدا شده
+راستی،من چی باید صدات کنم؟
=جیمین
+باشه
=میخوای بریم بیرون؟
+کجا؟
=هر جا تو بگی
+خب اگه اینطوریه،بریم شکلات بخریم
=مگه معده ات درد نمیکنه؟
+چرا،ولی شکلات واجب تره
=از دست تو،جای دیگه ای نمی خوای؟
+حالا که پرسیدی،کتاب فروشی،لباس فروشی،شهر بازی،رستوران...
=یواش بابا،باشه بیا بریم
+عررر،همه ی این ماشینا برا توعه؟
=بله،اون ماشین بنفشه برا توعه
+عه از کجا فهمیدی بنفش دوست دارم؟
=چون سر تا پات بنفش پوشیدی
+آها،راننده خودکار نداره؟
=چرا الان تنظیمش میکنم... تنظیم شد،فقط برو بشین توش
+باشه
=راستی،میتونی از طریق بلنگوی تو ماشین باهام حرف بزنی
+باشه
=پس بریم؟
+آره
+ووییی،چه خفننننن عه
=چی فکر کردی؟مثل اینکه من یه مافیام ها
+راس میگی،میشه اول بریم رستوران؟
=باشه،بریم
لایک موخوامممممم
لایک و کامنت با هم
=آره،تو چی؟
+خوبم،میشه آم ولم کنید؟
=عا،آره
نیلا ویو:تف تو این زندگی،حالا اد باید میوفتادم بغلش؟خدایا مرا شکلاتتتت کننن،جذابه ها(گونه هاش گل میندازه)
جیمین ویو:دختره خیلی خر و کیوته،یعنی پیشنهادمو قبول میکنه؟
=چرا بپاتون گل انداخته؟
+هیچی هیچی،همینجور... اوی چه غلطی میکنم؟
=همون غلطی که میخواستم بکنم،تو منو دوس داری؟
+هوم؟نمیدونم،من همین امروز تازه دیدمت،چطوری باید دوست داشته باشمت؟به مخت فشار بیار بیچاره
=بله؟
+هیچیی،ببخشیددد
=حالا شد،میخوای با هم قرار بزاریم؟
+آم... من چی دارم تو خوشت میاد از من؟
=کیوتی،بامزه ای،استایلت بامزه و کیوته...دیگه؟
+همین؟چیز دیگه ای مو دوست نداری؟
=چرا لبات
+ببند،چیزه آم،خودمم لبامو دوس دارم،هیهی
+دیگه؟
=تیپ خودمی
+آها،باشه،پس آم،قرار میزاریم،هی چیکار میکنی؟
=معلوم نیست؟بغلت میکنم خر کیوت
+چندش،باشه بابا(ولی خودمونیم دخرتم،تو دنیای واقعی نمیتونستی بهش فحش بدی ها،قدرشو همینجا بدون)
+گشنمهه،اون غذای کوفتی حاضر نشد؟
=حاضره بیا بریم
+کجا با این عجله؟
=خونه من،غذات خونه منه
+ها باشه بریم
تو این فاصله نیلا و جیمین میرسن خونه جیمین
..سلام خانم خوش اومدید،سلام ارباب
=سلام آجوما،این دوست دخترمه
+من کی گفتم دوس دخترت میشم بدبخت؟آها،من کی گفتم؟
+سلام آجومااا
غذای خانوم حاضره ارباب
=باشه،بیا بریم
+واهاییییی،آخیش انگار تو بهشتم... چرا اینطوری نگام میکنی؟
=هیچی هیچی،کیوت شدی
+باشه بابا،نمیخوری خودت؟
=نه،خوردی از آجوما بپرس اتاقم کجاس،بیا پیشم
+باشه
+آجومااا
..بله خانم
+اتاق اربابتون کجاس؟
..طبقه سوم،اتاق سومی از سمت چپ خانم
+باشه
=بله،بیا تو
+خب کاریم داشتی؟
=خونه ات کجاس؟آها ولش کن،یادم اومد کجاس
+بله،چطور؟
=از امروز با من زندگی میکنی؟
+چی چی؟نخیر،لازم نکرده... من خودم خونه خودمو دوست دارم،بعدشم همه چیم اونجاس
=به افرادم میگم وسایلتو بیارن
+افرادت؟تو تو کی هستی؟
=یه مافیا
+بله.بله؟مافیا؟تو داستانا خونده بودم فقط،نمیدونستم واقعیشم پیدا میشه
=فعلا که پیدا شده
+راستی،من چی باید صدات کنم؟
=جیمین
+باشه
=میخوای بریم بیرون؟
+کجا؟
=هر جا تو بگی
+خب اگه اینطوریه،بریم شکلات بخریم
=مگه معده ات درد نمیکنه؟
+چرا،ولی شکلات واجب تره
=از دست تو،جای دیگه ای نمی خوای؟
+حالا که پرسیدی،کتاب فروشی،لباس فروشی،شهر بازی،رستوران...
=یواش بابا،باشه بیا بریم
+عررر،همه ی این ماشینا برا توعه؟
=بله،اون ماشین بنفشه برا توعه
+عه از کجا فهمیدی بنفش دوست دارم؟
=چون سر تا پات بنفش پوشیدی
+آها،راننده خودکار نداره؟
=چرا الان تنظیمش میکنم... تنظیم شد،فقط برو بشین توش
+باشه
=راستی،میتونی از طریق بلنگوی تو ماشین باهام حرف بزنی
+باشه
=پس بریم؟
+آره
+ووییی،چه خفننننن عه
=چی فکر کردی؟مثل اینکه من یه مافیام ها
+راس میگی،میشه اول بریم رستوران؟
=باشه،بریم
لایک موخوامممممم
لایک و کامنت با هم
۴.۹k
۰۱ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.