پارت ۱۷ حال کردید ۳ تا پارت توی ۵ دقیقه؟ 😂😂
ویو یونگی
بهش پاس دادم... ولی رفت توی درخت و افتاد زمین
رفتم بغلش کردم و بردمش توی ماشین گذاشتمش
داشتم میبردمش به شهر بیمارستان
دیدم سر جیمین داره خون میاد
استرس گرفتم سریع تر روندم
چرا اینجوری شد... اععععع.... نباید میزاشتم بیاد فوتبال....
بردمش بیمارستان
پرش زمانی به ۲ ساعت بعد...
&همراه این بیمار کیه؟
+منم.. چیشد
&هیچی حالش خوبه فقط سرش شکاف خورده.. و طول میکشه خاطرات اخرشو به یاد بیاره و الان یه جورایی حافظه ی چند هفته پیش تا الانو نداره و باید صبر کنی تا خوب بشه..
+میتونم ببینمش... نه وایسا... چند هفته پیش منی وجود نداشت.. نه وایسا اونکه یه ماه پیش بود پس میرم میبینمش
&خب برید داخل ولی اروم باهاش برخورد کنید
+اوکی.... سلام جیمین
∆اوو.. سلام... شما؟
ویو جیمین
دیدم یه پسر قد بلند اومد تو... ولی.. ولی چرا قلبم تند تند میزنه
اسمم بلد بود
+اوه... تو منو نمیشناسی
∆نه.. خب میشه بگید من اینجا چیکار میکنم
+ببین خوب گوش بده.. تو با یه درخت تصادف کردی یعنی رفتی توش و این باعث شد قسمی از حافظتو برای مدتی از دست بدی... تا چند وقت دیگه منو کامل یادت میاد
∆اوو... فقط یه مشکلی.. من وقتی شمارو میبینم... قلبم تند تند میزنه و... نمیدونم یعنی چی ولی... منو شما با هم چه نصبتی داریم؟
+برادر ناتنیتم... ولی وایسا.. قلبت تند تند میزنه؟
∆اوهوم
+اوکی استراحت کن منم میرم
∆باشه... عاااا اسمت چی بود؟
+یونگی..
نمیدونم چرا گرمم شد تا اسمشو شنیدم داشتم میسوختم و یه قطره اشک از چشمم افتاد بیرون
و اون رفت.....
ولی... چرا حسم یه جوریه الان خیلی ناراحتم..
۲ روز بعد
+سلام جیمین
∆سلام یونگی
+خب.. امروز تا کجا یادته؟
∆تا جایی که قرار شد بریم باغ
+واو خیلی خوبه که
∆عا.. یونگی میگم... تو چه حسی نصبت به من داری؟
ویو ادمین
+مگه باید حسی داشته باشم
∆عا.. نه.. نه
+خب تو مثل داداش کیوتمی
بعد دستشو برد لای موهای جیمینو تکونشو داد
+کیوتتت(خنده لثه ای😂)
+عا.. راستی.. اولین باری که اینجا منو دیدی گفتی قلبت تند تند میزد درسته؟
∆عااا.... نه اون برای تو نبود.. فقط اشنا بودی برام
+اهان اوکی....
بهش پاس دادم... ولی رفت توی درخت و افتاد زمین
رفتم بغلش کردم و بردمش توی ماشین گذاشتمش
داشتم میبردمش به شهر بیمارستان
دیدم سر جیمین داره خون میاد
استرس گرفتم سریع تر روندم
چرا اینجوری شد... اععععع.... نباید میزاشتم بیاد فوتبال....
بردمش بیمارستان
پرش زمانی به ۲ ساعت بعد...
&همراه این بیمار کیه؟
+منم.. چیشد
&هیچی حالش خوبه فقط سرش شکاف خورده.. و طول میکشه خاطرات اخرشو به یاد بیاره و الان یه جورایی حافظه ی چند هفته پیش تا الانو نداره و باید صبر کنی تا خوب بشه..
+میتونم ببینمش... نه وایسا... چند هفته پیش منی وجود نداشت.. نه وایسا اونکه یه ماه پیش بود پس میرم میبینمش
&خب برید داخل ولی اروم باهاش برخورد کنید
+اوکی.... سلام جیمین
∆اوو.. سلام... شما؟
ویو جیمین
دیدم یه پسر قد بلند اومد تو... ولی.. ولی چرا قلبم تند تند میزنه
اسمم بلد بود
+اوه... تو منو نمیشناسی
∆نه.. خب میشه بگید من اینجا چیکار میکنم
+ببین خوب گوش بده.. تو با یه درخت تصادف کردی یعنی رفتی توش و این باعث شد قسمی از حافظتو برای مدتی از دست بدی... تا چند وقت دیگه منو کامل یادت میاد
∆اوو... فقط یه مشکلی.. من وقتی شمارو میبینم... قلبم تند تند میزنه و... نمیدونم یعنی چی ولی... منو شما با هم چه نصبتی داریم؟
+برادر ناتنیتم... ولی وایسا.. قلبت تند تند میزنه؟
∆اوهوم
+اوکی استراحت کن منم میرم
∆باشه... عاااا اسمت چی بود؟
+یونگی..
نمیدونم چرا گرمم شد تا اسمشو شنیدم داشتم میسوختم و یه قطره اشک از چشمم افتاد بیرون
و اون رفت.....
ولی... چرا حسم یه جوریه الان خیلی ناراحتم..
۲ روز بعد
+سلام جیمین
∆سلام یونگی
+خب.. امروز تا کجا یادته؟
∆تا جایی که قرار شد بریم باغ
+واو خیلی خوبه که
∆عا.. یونگی میگم... تو چه حسی نصبت به من داری؟
ویو ادمین
+مگه باید حسی داشته باشم
∆عا.. نه.. نه
+خب تو مثل داداش کیوتمی
بعد دستشو برد لای موهای جیمینو تکونشو داد
+کیوتتت(خنده لثه ای😂)
+عا.. راستی.. اولین باری که اینجا منو دیدی گفتی قلبت تند تند میزد درسته؟
∆عااا.... نه اون برای تو نبود.. فقط اشنا بودی برام
+اهان اوکی....
۴.۰k
۲۸ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.