پارت 119
اومدم که با دو خودم رو به اتاق جیمین رسوندم و به تند در باز کردم.
گاپ- گاپ، و صدای قلبی که با دیدن دو چشم یارش تند- تند میکوبید
انگارکه میخواهد از سینه ام در بیاید و به سمت صاحب ابدیش برود. با
اشکهایی که توی چشمهام جمع شده بودن لب زدم:
ت : جیمین
جیمین: جانم؟
به سمتش پرواز کردم و محکم به خودم فشردمش و زدم زیر گریه.
جیمین: هیس نفسم گریه نکنیا
و با دستهاش من رو به خودش فشرد.
هیون: یه سینگل به گور اینجاست، رعایت کنین جان من.
با صدای هیون با خنده کوتاهی از هم جدا شدیم. لبه تخت نشسته
پشت دستش رو نوازش کردم که در باز شد و جولیا اومد تو.
جولیا: دیدی گفتم برو خونه شاید استاد به هوش اومد.
جیمین: جولیا بیرون از دانشگاه راحت باش. بگو جیمین.
جولیا با خجالتی که کم ازش دیده میشد گفت:
جولیا:چشم
ناخودآگاه با خندهی جیمین منم خندیدم. دستم رو فشرد و بوسید.
جیمین: دیگه قول میدم تنهاتون نزارم.
با کلمه ای که جمع بست قلبم به درد اومد. اون هنوز نمیدونست. جولیا و
هیون انگار متوجهی موضوع شدن که از اتاق بیرون زدن. سرم رو پایین
انداختم.
ت: جیمین، من...من... باید یه چیزی بهت بگم.
میشد از صداش فهمید نگرانه. تا اومدم دهن وا کنم در باز شد و دکتر
همراه پرستار وارد شدن.
گاپ- گاپ، و صدای قلبی که با دیدن دو چشم یارش تند- تند میکوبید
انگارکه میخواهد از سینه ام در بیاید و به سمت صاحب ابدیش برود. با
اشکهایی که توی چشمهام جمع شده بودن لب زدم:
ت : جیمین
جیمین: جانم؟
به سمتش پرواز کردم و محکم به خودم فشردمش و زدم زیر گریه.
جیمین: هیس نفسم گریه نکنیا
و با دستهاش من رو به خودش فشرد.
هیون: یه سینگل به گور اینجاست، رعایت کنین جان من.
با صدای هیون با خنده کوتاهی از هم جدا شدیم. لبه تخت نشسته
پشت دستش رو نوازش کردم که در باز شد و جولیا اومد تو.
جولیا: دیدی گفتم برو خونه شاید استاد به هوش اومد.
جیمین: جولیا بیرون از دانشگاه راحت باش. بگو جیمین.
جولیا با خجالتی که کم ازش دیده میشد گفت:
جولیا:چشم
ناخودآگاه با خندهی جیمین منم خندیدم. دستم رو فشرد و بوسید.
جیمین: دیگه قول میدم تنهاتون نزارم.
با کلمه ای که جمع بست قلبم به درد اومد. اون هنوز نمیدونست. جولیا و
هیون انگار متوجهی موضوع شدن که از اتاق بیرون زدن. سرم رو پایین
انداختم.
ت: جیمین، من...من... باید یه چیزی بهت بگم.
میشد از صداش فهمید نگرانه. تا اومدم دهن وا کنم در باز شد و دکتر
همراه پرستار وارد شدن.
۴.۶k
۱۷ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.