ارباب سختگیر!
part ¹⁰
بوسه کوتاهی روی لبم گذاشت و بعد از چند ثانیه ازم جدا شد!
اون کی بود؟
ارباب جعون؟
همون که هیچ رحمی نداشتو همه بدون هیچ درنگی میکشت؟
همونی که منو براش کار میکردمو چندبار از دستش کتک خوردم؟
با فکر به این چیزا مغزم سوت میکشید!
آروم خم شدو در گوشم گفت:
این همه فکر کردن نداره!
من دوست دارم!
همین!
از کجا میدونست که دارم به چی فکر میکنم!
حالت فکر کردن به خودمگرفتمو اونم ازم جدا شد!
یعنی واقعا دوسم داره؟
نکنه یه هوس زودگذر باشه؟
که گفت:من تا همیشه باهات میمونم و این یه هوس زودگذر نیس بیبی!
از کجا میفهمید به چی فک میکنم.
همه این فکرارو دور ریختم.
آخرین کلمش چی بود؟ بیبی؟
؟؟ با چشای در اومده بهش نگاه میکردم که..ادامه دارد........
بوسه کوتاهی روی لبم گذاشت و بعد از چند ثانیه ازم جدا شد!
اون کی بود؟
ارباب جعون؟
همون که هیچ رحمی نداشتو همه بدون هیچ درنگی میکشت؟
همونی که منو براش کار میکردمو چندبار از دستش کتک خوردم؟
با فکر به این چیزا مغزم سوت میکشید!
آروم خم شدو در گوشم گفت:
این همه فکر کردن نداره!
من دوست دارم!
همین!
از کجا میدونست که دارم به چی فکر میکنم!
حالت فکر کردن به خودمگرفتمو اونم ازم جدا شد!
یعنی واقعا دوسم داره؟
نکنه یه هوس زودگذر باشه؟
که گفت:من تا همیشه باهات میمونم و این یه هوس زودگذر نیس بیبی!
از کجا میفهمید به چی فک میکنم.
همه این فکرارو دور ریختم.
آخرین کلمش چی بود؟ بیبی؟
؟؟ با چشای در اومده بهش نگاه میکردم که..ادامه دارد........
۱۹.۳k
۰۸ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.