عشق متفاوت من …!))«part7»
(تهیونگ نیشخندی زد مطمعن بود اگه به ا/ت میگفت همین جواب میگرفت اما خوشحال بود مین هو ضایع شد سریع درست رد به سینش زد شد )
«فردای روز مهمونی ..»
(ویو ا/ت :دیروز بخاطر مهمونی خیلی دیر خوابیدم و امروز میخواستم کامل استراحت کنم اما تلفن کوفتی نذاشت عی زنگ میخورد میخواستم گوشی عمود بکنم تو دهن کسی که داشت زنگ میزد گوشی حتا یه ثانیه همه خاموش نمیشد عصبانی شدم گوشی جواب دادم )
+بله!؟(عصبی)
=خانوم ا/ت اتفاق ها جنجالی افتاد !
+چیشد !؟
=خیر قرار شما همجا پر شد همه دارن راجبش حرف میزنن تقریبا نصف مردم این خبر میدونن فعلا که تعداد باز خورد های مثبت و منفی یه اندازست چیکار کنیم !؟تلفن های شرکت یه دقیقه همه قط نمیشه خبرنگار میخوان بدون خبر درست یا نه و از شما واکنش راجب این خبر میخوان !
+خب به درک (خوابالو)
=بله؟؟
+هیچی گفتم باش الان نگاهی به اخبار میندازیم تا ظهر همه میام شرکت !(قط میکنه)
=این زن چقدر بیخیال !(تو دلش )
(ویو ا/ت هنوز از شدت خواب چشمام باز نمیشد اما به زور رفتم توی یکی از سایت که این خبر گذاشت بود )
«کیم تهیونگ مدل معروف و لی ا/ت صاحب شرکت بلک لیبل باهام قرار میذارن طبق گزارشاتی که به ما رسید کیم تهیونگ مدل جدید این برند بود و تازه قرداد بسته اما بعد این خبر قرار همجا بخش شد کیم تهیونگ و لی ا/ت از قبل همو میشناختن و تاالان چیزی نگفت بودن این خبر از مهمونی دیروز که توسط پارک سویونگ به مناسبت ۱۰۰ سالگی شرکتش گرفت بود آغاز شد کیم تعیونگ و لی ا/ت در این مهمونی در کنار همه و خیلی صمیمیانه به نظر میرسیدن نه کیم تهیونگ و نه لی ا/ت درباره ای اینکه قرار میزارن یا نه چیزی نگفتن و همین باعث شد خبر قرارشوت بیشتر بخش بشه و از نظر خیلیا واقعی اما این خبر از طرف طرفدار اقای یکم تهیونگ بازخورد خیلی خوبی نداشت تمام رسانه ها و طرفدارن برند خانوم لی و طرفدارن اقای کیم منتظرن ببین جواب این دو نفر نسبت به این خبر چیه »
+خدای من چطوری میتونه آنقدر برای خودشون ببرن بدوزن !؟یعنی اقای کیم میدونه !؟
(ا/ت زنگ زد به تهیونگ و بعد سی تا بوق بلخر جواب داد)
-بله(خوابالو )
+اقای یکم منم لی ا/ت !
-خب!؟
+اقای کیم اخبار دیدید !؟
-نه چه اخباری !؟
+خبر قرار من و شما همجا بخش شد و دار معروف میشه !
-چیهه!؟اخه چطور !؟
+بهتر خودتون یه نگاهی به اخبار بندازین !
-باش !
(ا/ت تلفن قط کرد و رفت با خونسردی تمام قهوه برای خودش درست کرد ا/ت هیچ وقت سر این داستان ها خودش خسته نمی کنه و براش اهمیتی ندار چون خیلی این جور خبر رو داشت هر مدل اقای با شرکتش قرداد میبسته همین داستان بود برای همین براش عادی بود به نظرش برای تهیونگم عادی بود چون اون بخاطر شغلش به این شایعه ها عادت کرد )
ادامه دارد…
«فردای روز مهمونی ..»
(ویو ا/ت :دیروز بخاطر مهمونی خیلی دیر خوابیدم و امروز میخواستم کامل استراحت کنم اما تلفن کوفتی نذاشت عی زنگ میخورد میخواستم گوشی عمود بکنم تو دهن کسی که داشت زنگ میزد گوشی حتا یه ثانیه همه خاموش نمیشد عصبانی شدم گوشی جواب دادم )
+بله!؟(عصبی)
=خانوم ا/ت اتفاق ها جنجالی افتاد !
+چیشد !؟
=خیر قرار شما همجا پر شد همه دارن راجبش حرف میزنن تقریبا نصف مردم این خبر میدونن فعلا که تعداد باز خورد های مثبت و منفی یه اندازست چیکار کنیم !؟تلفن های شرکت یه دقیقه همه قط نمیشه خبرنگار میخوان بدون خبر درست یا نه و از شما واکنش راجب این خبر میخوان !
+خب به درک (خوابالو)
=بله؟؟
+هیچی گفتم باش الان نگاهی به اخبار میندازیم تا ظهر همه میام شرکت !(قط میکنه)
=این زن چقدر بیخیال !(تو دلش )
(ویو ا/ت هنوز از شدت خواب چشمام باز نمیشد اما به زور رفتم توی یکی از سایت که این خبر گذاشت بود )
«کیم تهیونگ مدل معروف و لی ا/ت صاحب شرکت بلک لیبل باهام قرار میذارن طبق گزارشاتی که به ما رسید کیم تهیونگ مدل جدید این برند بود و تازه قرداد بسته اما بعد این خبر قرار همجا بخش شد کیم تهیونگ و لی ا/ت از قبل همو میشناختن و تاالان چیزی نگفت بودن این خبر از مهمونی دیروز که توسط پارک سویونگ به مناسبت ۱۰۰ سالگی شرکتش گرفت بود آغاز شد کیم تعیونگ و لی ا/ت در این مهمونی در کنار همه و خیلی صمیمیانه به نظر میرسیدن نه کیم تهیونگ و نه لی ا/ت درباره ای اینکه قرار میزارن یا نه چیزی نگفتن و همین باعث شد خبر قرارشوت بیشتر بخش بشه و از نظر خیلیا واقعی اما این خبر از طرف طرفدار اقای یکم تهیونگ بازخورد خیلی خوبی نداشت تمام رسانه ها و طرفدارن برند خانوم لی و طرفدارن اقای کیم منتظرن ببین جواب این دو نفر نسبت به این خبر چیه »
+خدای من چطوری میتونه آنقدر برای خودشون ببرن بدوزن !؟یعنی اقای کیم میدونه !؟
(ا/ت زنگ زد به تهیونگ و بعد سی تا بوق بلخر جواب داد)
-بله(خوابالو )
+اقای یکم منم لی ا/ت !
-خب!؟
+اقای کیم اخبار دیدید !؟
-نه چه اخباری !؟
+خبر قرار من و شما همجا بخش شد و دار معروف میشه !
-چیهه!؟اخه چطور !؟
+بهتر خودتون یه نگاهی به اخبار بندازین !
-باش !
(ا/ت تلفن قط کرد و رفت با خونسردی تمام قهوه برای خودش درست کرد ا/ت هیچ وقت سر این داستان ها خودش خسته نمی کنه و براش اهمیتی ندار چون خیلی این جور خبر رو داشت هر مدل اقای با شرکتش قرداد میبسته همین داستان بود برای همین براش عادی بود به نظرش برای تهیونگم عادی بود چون اون بخاطر شغلش به این شایعه ها عادت کرد )
ادامه دارد…
۵.۸k
۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.