عشق پر معنا پارت ۵
عشق پر معنا پارت ۵
ادامه ویو ات
بعد از بار برگشتیم به خونه خیلی خسته بودم گفتم برم رو تخت دراز بکشم بعد رفتم لباسام و درآوردم و رفتم رو تخت ، خوابم برد
با صدای آهنگ بیدار شدم رفتم دنبال اون صدا که دیدم شوگا داره گیتار میزنه رفتم کنار نشستم که
شوگا: بیدارت کردم بیب
آت : نه
شوگا: آها
آت: خیلی خوب میزنی
شوگا : اوهوم
شوگا: میدونی الان چی می خوام
آت: چی
شوگا: یه بوس
آت لپ شوگا رو بوس کرد
شوگا : اینجا نه
آت: پی کجا
شوگا ( اشاره به لبش)
آت بوسش کرد و باهم رفتن خوابیدن
پایان ویو آت
ویو شوگا
با بوسه ای که آت به لبم کرد بیدار شدم
آت: صبح بخیر ددی
شوگا : صبح بخیر بیب
آت: بیا صبحونه بخوریم
شوگا : اوکی
وقتی آت و شوگا صبحونه رو خوردن یهو
ادامه ویو ات
بعد از بار برگشتیم به خونه خیلی خسته بودم گفتم برم رو تخت دراز بکشم بعد رفتم لباسام و درآوردم و رفتم رو تخت ، خوابم برد
با صدای آهنگ بیدار شدم رفتم دنبال اون صدا که دیدم شوگا داره گیتار میزنه رفتم کنار نشستم که
شوگا: بیدارت کردم بیب
آت : نه
شوگا: آها
آت: خیلی خوب میزنی
شوگا : اوهوم
شوگا: میدونی الان چی می خوام
آت: چی
شوگا: یه بوس
آت لپ شوگا رو بوس کرد
شوگا : اینجا نه
آت: پی کجا
شوگا ( اشاره به لبش)
آت بوسش کرد و باهم رفتن خوابیدن
پایان ویو آت
ویو شوگا
با بوسه ای که آت به لبم کرد بیدار شدم
آت: صبح بخیر ددی
شوگا : صبح بخیر بیب
آت: بیا صبحونه بخوریم
شوگا : اوکی
وقتی آت و شوگا صبحونه رو خوردن یهو
۱۹۲
۱۱ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.